نگاهی به یک منطقه ی سکوت در شعر شفیعی کدکنی: زن (براساس آرای پیر ماشری)
عنوان مقاله: نگاهی به یک منطقه ی سکوت در شعر شفیعی کدکنی: زن (براساس آرای پیر ماشری)
شناسه ملی مقاله: JR_JBASH-13-3_011
منتشر شده در در سال 1400
شناسه ملی مقاله: JR_JBASH-13-3_011
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:
سعید کریمی قره بابا - دانشیار رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
خلاصه مقاله:
سعید کریمی قره بابا - دانشیار رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
چکیدههر اثری سکوت ها و مکث هایی دارد؛ سکوت هایی که بدون آن، اثر اساسا محقق نمی شود. درک یک اثر منوط به کشف این منطقه ی سکوت و تفسیر آن است. هدف مقاله ی حاضر که با روش کتابخانه ای و تحلیلی انجام شده، آن است که بر پایه ی آرای پیر ماشری یکی از منطقه های سکوت در شعر شفیعی کدکنی را بررسی کند. زن در شعر شفیعی حضوری ناچیز و کم رنگ دارد. به گمان ما این امر بسیار معنادار به نظر می رسد و نمی تواند تصادفی باشد. ما در این مقاله دلایلی درون متنی و برون متنی را برای کم توجهی این شاعر ذکر کرده ایم. ازجمله دلایل درون متنی، نادیده گرفته شدن «من» شخصی، بوطیقای شعر متعهد و موانست با شعر سنتی را می توان مطرح کرد. ایدئولوژی شاعر (ایرانی، دینی و چپ) و غلبه وجهه ی استادی نیز ازجمله دلایل برون متنی تلقی می شود. پس از اقامه ی دلایلی برای این فقدان، این بحث روان شناختی را پیش کشیده ایم که احتمالا شفیعی در ذهن خویش دست به جابه جایی زده و جای خالی زن را با عناصر و مفاهیم دیگری در شعرش پر کرده است. چنین می نماید که شفیعی عشق به مادر، وطن، زبان وادبیات فارسی، فرهنگ ایرانی، طبیعت و کبوتر را جای گزین عشق به زن زمینی کرده است.
کلمات کلیدی: واژه های کلیدی: پیر ماشری, زن, شعر, شفیعی کدکنی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1454094/