مهستی عطارزاده - دانشجوی کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی گروه علوم تربیتی واحدشیراز دانشگاه آزاداسلامی شیراز ایران
حسن رهگذر - استادیارگروه تکنولوژی آموزشی واحدشیراز گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاداسلامی شیراز ایران

هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلعل۶ی پیش بینی تفکر انتقادی از طریق سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با واسطه گری خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم منطقه بیضا بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش جزء روش توصیفی همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوم منطقه بیضا می باشد. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای مرحله ای ۲۰۰ نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس، پرسشنامه خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت، پرسشنامه سواد رسانه ای فلسفی و سواد اطلاعاتی داورپناه و سیامک بوده است. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی به بررسی فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیر به روش متوالی همزمان بر اساس بارون وکنی (۱۹۸۶) و مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان دهنده نقش واسطه گری خود تنظیمی در ارتباط بین سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با تفکر انتقادی می باشد. همچنین مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است.

تفکر انتقادی ،سواد رسانه ای، سواد اطلاعاتی ، خودتنظیمی