رابطه اقتصاد هنر و نقاشی در هنر معاصر

وجه به این نکته که هنر به عنوان رشته ای که در آن خلاقیت و خلق کردن جز مبانی اصلی محسوب میشود خالی از لطف نخواهد بود چرا که هنرمند برای خلق اثر خود نیازمند سرمایه و سرمایه گذاری است با این تفاوت که اثر هنری حاصل یک عمر تلاش و زیست هنرمندانه است و از ارزش والاتری برخوردار است. حمایت دولت ، نهادها و ارگان های مرتبط با آن از فعالیت های هنری و سرمایه گذاری آن ها در اقتصاد هنر می تواند کمک قابل توجهی به استوار ساختن پایه های هنر در کشور سازد. اگر نگاهی کوتاه و اجمالی به عمر اقتصاد هنر در ایران بیاندازیم متوجه میشویم عموم فعالیت های هنری بعد از انقلاب تا کنون چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی در دهه دوم یا سوم فعالیت خود هستند و نیازمند حمایت و سرمایه گذاری وسیعی هستند تا ساختار کلی و اصلی خودشان را بدست بیاورند. این در حالیست که اکثر این فعالیت ها به صورتی نامنظم و بی برنامه پیش رفته است. دو سالانه ی نقاشی نمونه می بارزی از این رفتار است و به صورت برنامه های جنبی برای دولت مطرح و پیگیری شده اند. در این پژوهش تلاش خواهد شد تا وضعیت اقتصاد هنر و بازار هنر نقاشی ایران تاثیر فعالیت گالری ها و گالری داران در روند ارزش گذاری بر آثار نقاشی ونقش مراکز دولتی در نوع سرمایه گذاری بر آثار هنری به خصوص هنر نقاشی به روش میدانی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار بگیرد.

Keywords:

هنر نقاشی , هنر معاصر , اقتصاد هنر , گالری.