منیره حجتی سعیدی - دکتری فلسفه هنر

چنانکه میدانیم نزد متفکران و فلاسفهء مکتب فرانکفورت هنر به مثابه زبان نمادین جامعه نمایانگر سیر رویدادها و تغییرات جامعه است. به همین دلیل است که ایشان هنر را همچون عکسالعملی خاص و منحصر به فرد به رویدادهای عام جاری در بطن جامعه در نظر می گیرند؛ و بر همین اساس هنر مورد تایید مکتب فرانکفورت هنری است که به انتقاد از وضع موجود میپردازد؛ در عین حال آنها معتقدند صنعت فرهنگ تقلیدی از ظاهر رویدادها و جریانات اجتماعی است و در نتیجه این هنر علاوه بر آنکه مانع اندیشه ورزی مخاطب است او را در مرحلهء بعد همچون موجودی منفعل و تسلیم در برابر وضع موجود قرار میدهد. از آنجایی که مکتب فرانکفورت هنرمدرن را منتقد وضع موجود میداند علیرغم انتقادات جدی به مدرنیسم درهنر، دربرابر هنر پست مدرن به عنوان مدافع تمام قد هنر مدرن جلوهگری میکند و مدرنیسم را به عنوان یک ضرورت درحوزهء هنر و زیبایی شناسی در جایگاهی بالاتر از پست مدرنیسم قرار میدهد.

مکتب فرانکفورت، صنعت فرهنگ، هنر مدرن، هنر پست مدرن