اثر تعدیل کننده اجرای شیوه های هفتگانه مدیریت منابع انسانی استراتژیک برعملکرد سازمان در جهت نیل به اهداف درون سازمانی

استفاده بالقوه از مهارت ها ، دانش و شایستگی های کارکنان در سازمان به بهبود عملکرد سازمان کمک می کند. مطمئنا ضرورت مدیریتاستراتژیک منابع انسانی در یک کسب و کار را نمی توان نادیده گرفت زیرا شیوه ها و سیاست های مدیریت منابع انسانی بر کار، نگرش و عملکرد کارکنانتاثیر می گذارد. با توجه به اینکه سیاستهای منابع انسانی بر بسیاری از اقدامات اساسی متمرکز شده است و به نوبه خود می تواند بر عملکرد سازمانی مانندبرنامه ریزی منابع انسانی ، استخدام ، انتخاب ، آموزش و توسعه ، جبران خسارت ، مدیریت عملکرد و روابط کارکنان تاثیر مثبت بگذارد. هنگامی که یکسازمان معتقد است ماموریت آینده خود را تعیین می کند و مایل به دستیابی به آنها است ، پس از آن به کارکنان تکیه می کند ، زیرا آنها کلید انجامکارهای لازم برای دستیابی به هدف سازمان و موفقیت از طریق عملکرد آنها خواهند بود. در اینجاست که اهمیت منابع انسانی استراتژیک یک سازمان دیدهمی شود. هدف اصلی این مقاله این بوده است که آیا شیوه های استراتژیک منابع انسانی نقش مثبتی در عملکردهای سازمانی ایفا می کند یا خیر.

Keywords:

استراتژیک , منابع انسانی , عملکرد , سازمان , مدیریت , توسعه