حمید گرانیان - استادیار گروه مهندسی معدن، دانشگاه صنعتی بیرجند، بیرجند

ورقه ۱:۱۰۰۰۰۰ چاهداشی در استان خراسان جنوبی، پوشیده از سنگهای ولکانیکی، پلوتونیکی و دگرگونی فراوان میباشد که باعث مستعد شدن آن به لحاظ انواع کانیسازی اقتصادی شده است. پیجویی این ورقه توسط تصاویر سنتینل ۲ به دلیل داشتن باندهایی با رزولوشن مکانی بالا و ارتباط تعدادی از این باندهای با کانیهای آهن میتواند منجر به شناسایی محدوده های دارای پتانسیل کانیسازی شود. برای این منظور سه روش پردازش نسبت باندی (BR)، تحلیل مولفه های اصلی (PCA) و نقشه برداری زاویه طیفی (SAM) استفاده شده است. نسبت باندی ۱۱/۸ برای شناسایی پوشش گیاهی، نسبتهای ۴/۳ و ۱۱/۸ برای کانیهای اکسیدی آهن و ۱۱/۱۲ برای آلتراسیون-ها بکار رفته است. نتایج نسبت باندی نشان میدهد که دو محدوده های قرار گرفته بر روی رسوبات در بخش شمالشرقی و میانی-جنوبی ورقه برای کانی سازی پلاسری و دو محدوده در راستای غرب و شرق ورقه مرتبط با سنگهای دگرگونی- آذرین مستعد کانی سازیهای چندفلزی هستند. همچنین تصویر PC۲ حاصل از روش مولفه های اصلی کراستا بر روی باندهای ۲، ۴، ۵ و ۶ و تصویر بدست آمده از مقایسه طیف باندهای تصویر منطقه با طیف کتابخانه ای مرجع هماتیت موجود در نرم افزار به روش SAM تایید کننده این چهار محدوده هستند. مقایسه نتایج پردازشهای تصویر ماهوارهای با نقشه زمین شناسی و اندیسهای ورقه نشان میدهد که محدوده های پلاسری برای کانیسازی آهن و گارنت و محدوده های چندفلزی برای تشکیل کانسارهای اسکارنی مناسب هستند.

روش نسبت باندی، روش تحلیل مولفه های اصلی، روش نقشه برداری زاویه طیفی، تصاویر سنتینل ۲، ورقه چاه داشی.