اثربخشی آموزش برنامه مداخله ای کودکان طلاق بر بهبودخود کنترلی و عزت نفس کودکان

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش آموزش برنامه مداخله ای ویژه کودکان طلاق بر بهبود خودکنترلی و عزت نفس آنان انجامشده است. برای این منظور ۳۰ کودک طلاق به روش نمونه گیری در دسترس و با حفظ معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شده اند وپساز انتخاب تصادفی آزمودنی ها به دوگروه کنترل و آزمایش و انجام پرسشنامه خودکنترلی ادراک شده کودکان (هامفری، ۲۰۰۰ ) وپرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت در پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری پاسخ دادند. در این میان ۱۵ جلسه برنامه به میزان هفتهای سه روز و هر جلسه یک ساعت در محیط مدرسه به طور گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل همزمان در اتاق دیگری بهبرنامه های خنثی مثل تماشای تلویزیون، انجام تکالیف درسی و نظایر آن مشغول بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصه هایتوصیفی نظیر فراوانی، میانگین و انحراف معیار و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل آزمون تحلیل واریانس تک متغیریوچندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه مداخله ای موجب افزایش معنادار نمرات خودکنترلی، خودکنترلیمیان فردی، خود سنجی، عزت نفس، و خودتنظیمی کودکان طلاق شده، این افزایش برای توانمندی اجتماعی معنادار نشد. در مقابل، اینمداخله باعث کاهش نمره همدلی شد. با پیگیری سه ماهه، مشخص شد اثرتمام تغییرات ماندگار است. جنسیت کودک نیز در اثربخشیمداخله بی تاثیر بود اما جنسیت والدین به شرط مادر بودن توانست نمره عزت نفس او را بهبود بخشد. بسیاری از والدین از تاثیرات منفی طلاق بر فرزندان خود آگاهی ندارند و راه های صحیح برخورد با آنها را نمی دانند. بدون شک در صورت انجام چنین مداخلاتی قطعا ازبروز برخی مشکلات عاطفی و رفتاری در این گروه از کودکان جلوگیری می شود. خواهد آمد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش برنامهمداخله ای در بهبود خود کنترلی و عزت نفس کودکان طلاق تاثیر دارد.

Keywords:

برنامه مداخله ای , کودکان طلاق , خود کنترلی , عزت نفس