احمد قائم آبادی - دانشجوی کارشناسی ارشد،دانشگاه شهید باهنر،کرمان
هدایت تیرگر - استاد یار وعضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر،کرمان

نظام آموزش بی تردید یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اطلاعات و بدون شک مصرف کننده اصلی و ذخیره کننده اطلاعات و دانش است. این مهم در کشور ما به دلیل توسعه اندک آموزش و توجه به مولفه های دینی ، ملی و فرهنگی حائز اهمیت است. تولید دانش و کاربرد آن در فرآیند آموزش ، دانش و توانایی فراگیران و معلمان و آموزش را در مهمترین رسالت خود افزایش داده است. یعنی آموزش نیروی انسانی توانمند و کارآمد بیش از هر زمان دیگری موفقیت آمیز خواهد بود(جوادی بورا و نازکتبار، .(۱۳۸۹تاکنون تعاریف متعددی از مدیریت کلاس ارائه شده است. نظریه های زیادی در مورد سبکهای مدیریت وجود داردمانند نظریه همکاری چستر بارنارد(۱۹۸۳) ۴، نظریه همسازی وایت بک۵ وکریس آرگریس(۱۹۵۴) ۶، نظریه سلسله مراتب مازلو۱۹۵۴) ۷و(۱۹۷۰، نظریه هایی درX وY داگلاس مک گرگور(۱۹۶۰) ۸ و نظریه رنسیس لیکرت۱۹۶۷) ۹،(۱۹۶۱ که همگی در خصوص فرد وسازمان می باشند (عرب شهراب؛ ساکی، .(۱۳۸۹اما مطالعه حاضر بر سبکهای مدیریتی مبتنی بر نظریه ولفگانگ و گلیکمن (۱۹۹۶) تمرکز دارد. بر این اساس ، سبکهای مدیریت کلاس عبارتند از: سبک مداخله ای ، سبک غیر مداخله گرانه و سبک تعاملی.اصطلاح "مدیریت کلاس" در بیشتر تعاریف سنتی با اصطلاح نظم و انضباط عوض شده است. به عنوان مثال دویل۱۰ (۱۹۸۶) مدیریت کلاس را "درمان بدرفتاریها و اختلالاتی که در محی آموزشی رخ می دهد" تعریف می کند. به گفته وی ، هدف مدیریت کلاس ایجاد و حفظ نظم اجتماعی به منظور آرامش و یادگیری بهتر است(زاکرمن۱۱، (۲۰۰۰ از آنجا که هدف پژوهش حاضر مروری بر سبک مدیریت کلاس درس و موفقیت تحصیلی است.در پژوهش حاضر با استفاده از روش مروری و کتابخانه ای به برسی سبک های مدیریت کلاس درس و موفقیت تحصیلی پرداخته ایم.

سبک مدیریت کلاس درس،سبک بروکراتیک،سبک دموکراتیک،موفقیت تحصیلی