حسین بهرو - دانشگاه آزاد اهر ، اردبیل

همواره یکی از مهمترین دغدغه و چالشهای انسان از ابتدای زندگی مدنی خویش داشتن آزادی لازم برای بیان عقاید و دیدگاه هایش بوده است. از اظهار نظر در مورد ابتداییترین مسائل زندگی تا موضوعات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و ... و در این میان فراوان بودهاند انسانهایی که جان بر سر دفاع از این حق ذاتی بشر گذارده اند؛ لکن هرکس تا جایی میتواند در هر زمینه ای از جمله بیان دیدگاه ها و نظرات خویش آزاد باشد که به آزادیها و حقوق دیگری لطمه وارد نکند. لکن برای اینکه این امر مهم به بهانه ای در دست صاحبان قدرت برای جلوگیری از بیان آزادانه افراد بدل نشود، مستلزم تبیین چهارچوبهای قانونی مشخصی است تا از رفتار سلیقه ای جلوگیری گردد. ایالات متحده آمریکا نیز که بسیاری از مهاجران اولیه آن را افراد به ستوه آمده از استبداد پادشاهیهای اروپایی تشکیل میدادند، از ابتدای شکل گیری همواره بر احترام به آزادی بیان و عقاید تاکید ورزیده و این مهم در قوانین اصلی این کشور و نیز مهمترین سند قانونی در این خصوص یعنی متمم اول قانون اساسی فدرال، بروز و ظهور یافته است. حال در این کتاب در پی آنیم که مشخص نماییم در نظام کامنلای ایالاتمتحده، مرز بین آزادی بیان و حق اشخاص برای حفظ اعتبار و حیثیت خویش کجاست و آیا اصلا چنین مرز مشخصی قابل تصور است یا خیر و چه اصولی بر این امر حاکم است.

اصل آزادی، بیان اندیشه، قانون اساسی، ایالات متحده، بیان اندیشه