ندا داورپناه - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی، گرایش مدیریت استراتژیک، دانشگاه پیام نور واحد کرج، البرز، ایران.
مرضیه انتخابی نیکو - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی، گرایش بین الملل، دانشگاه پیام نور واحد کرج، البرز، ایران.

نقش اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی، برای شکل دادن به نگرشها و رفتارهای مصرف کنندگان نسبت به برندها روز به روز در حال گسترش است. این مطالعه نحوه در هم تنیده شدن روابط بین اینفلوئنسرهای شبکه های اجتماعی، برندها و افراد را با توجه به اثرات متقابل خیانت اینفلوئنسر و برند، مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش یک تحقیق کاربردی است که به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دنبال کنندگان اینفلوئنسرهای ایرانی فعال در زمینه آرایشی و بهداشتی در شبکه اجتماعی اینستاگرام میباشد. با توجه به فرمول کوکران، حجم نمونه مناسب، ۳۸۴ نفر تعیین شد که این تعداد به روش غیرتصادفی در دسترس، گزینش شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه معتبر استفاده شده است که روایی آن با بررسی نظرات خبرگان برای تمام گویه ها مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ تایید شد. جهت آزمون فرضیه ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری و از نرم افزار AMOS، استفاده شد. یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل نه فرضیه این پژوهش، حاکی از آن است که خیانت اینفلوئنسر با کاهش روابط فرااجتماعی افراد با او، باعث کاهش خوب بودن اینفلوئنسر میشود. خوب بودن اینفلوئنسر نیز بر نگرش برند، اثر گذاشته، نگرش به برند، بر اعتماد به برند و اعتماد به برند نیز بر قصد خرید تاثیرگذار است. از طرفی، خیانت برند نیز با اثرگذاری منفی بر نگرش به برند، باعث کاهش اعتماد به برند شدهو متقابلا اعتماد به برند بر خوب بودن اینفلوئنسر و خوب بودن اینفلوئنسر بر روابط فرااجتماعی با او، اثر میگذارد.

خیانت اینفلوئنسر، خیانت برند، روابط فرااجتماعی، قصد خرید.