CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

خودسازی" در اندیشه های مولوی و کازانتزاکیس و تاثیر آن در تعالی انسان

عنوان مقاله: خودسازی" در اندیشه های مولوی و کازانتزاکیس و تاثیر آن در تعالی انسان
شناسه ملی مقاله: LLCSCONF11_053
منتشر شده در یازدهمین کنفرانس بین المللی مطالعات زبان،ادبیات، فرهنگ و تاریخ در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:

فاطمه اوانی - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی .ادبیات عرفانی،دانشگاه تحصیلات تکمیلی.
فرهاد درودگریان - دانشیار زبان و ادبیات فارسی. گروه زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه پیام نور

خلاصه مقاله:
بر اساس آموزه های عرفانی، خودسازی، نقش مهمی بر عهده دارد. به همین علت در پژوهش حاضر موضوع از منظر دو حکیم و در دو سرزمین مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته شده است. هدف مقاله حاضر مطالعه مفهوم بر اساس آموزه های عرفانی، خودسازی، نقش مهمی بر عهده دارد. به همین علت در پژوهش حاضر موضوع از منظر «نقش خودسازی» و چگونگی تربیت آن در نظام فکری و اندیشگی مولوی و کازانتزاکیس است. مساله ای که در این زمینه مطرح می شود . آن است که خودسازی و نحوه تربیت آن نزد مولانا و کازانتزاکیس چه همسرانی ها و تفاوت هایی دارد؟ روش این پژوهش کیفی بوده و از تحلیل و توصیف داده های مربوط به این دو ادیب استفاده شده است. یافته ها، نشان می دهد مولوی و کازانتزاکیس باتوجه به زمینه اجتماعی که در آن تربیت شده اند، نقاط وت و ضعف نظام اجتماعی و فرهنگی زمانه خویش را در نوع نگاه به تربیت «خود» می دانند. لذا تربیت «خود» را در اولویت نظام تعلیم و تربیت خویش قرار می دهند. وجه مشترک شناخت و تربیت «خود» از نظر مولوی و کازانتزاکیس روبروسازی مستقیم شخص با فطرت الهی، تربیت عقل و آگاهی از پدیده های طبیعی است. و بیشتر بر معرفت شهودی تاکید داردو با تربیت سالک-عارف به فناءفی الله می رسد که نتیجه آن خودشناسی فردی است.

کلمات کلیدی:
خودسازی، تربیت خود، مولانا،کازانتزاکیس، ادبیات تطبیقی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1480969/