CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

دلایل شمس تبریزی ستیزی قونویان و درنگی بر فرجام کار وی

عنوان مقاله: دلایل شمس تبریزی ستیزی قونویان و درنگی بر فرجام کار وی
شناسه ملی مقاله: JR_JPLLU-15-1_009
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

مجاهد غلامی - استادیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران،

خلاصه مقاله:
متاسفانه با وجود رخدادهای شگرف در زندگانی شمس تبریزی (ف. پس از ۶۴۵ ق.)، بخش های ناشناخته بسیاری، به ویژه در ماه های اقامت در قونیه، در زندگی او وجود دارد. مقاله پیش رو با هدف روشن کردن زوایای تاریک مانده زندگی شمس تبریزی و نشان دادن درستی و نادرستی اطلاعات و روایت های در پیوند با سرنوشت اوست. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر بنیاد منابع کتابخانه ای فراهم آمده است. در آغاز، سه دلیل برای دشمنی قونویان با شمس در ایام کوتاه اقامتش در این شهر، ارائه و توضیح داده شده است: ۱) ناآشنایی با مقام عرفانی شمس، در مرتبه یک ولی مستور؛ ۲) سلوک اجتماعی شمس؛ ۳) تحریکات علاءالدین محمد، پسر کهتر مولانا. بی تردید دشمنی قونویان با شمس نمی توانست فرجام خوشی داشته باشد و این دشمنی تنها با نبود شمس از میان می رفت. غیبت ناگهانی شمس از قونیه در سال ۶۴۵ ق. بازار افسانه سازی و شایعه پردازی را درباره سرنوشت او گرم کرد. برخی برآن اند که شمس در توطئه ای کشته شده که علاءالدین نیز در آن دخالت داشته است. برخی دیگر معتدند او به مهاجرتی خودخواسته از قونیه به تبریز ناگزیر شده است؛ ازاین رو به باور برخی، آرامگاه شمس در قونیه و به باور برخی دیگر، در خوی است. پذیرفتن هرکدام از این نظریات مستلزم آن خواهد بود که دلایل موجهی برای رقم خوردن چنان سرنوشتی برای شمس ارائه شود. با وجود دشواری مسئله، به ویژه به سبب سکوت اسناد و آثار معتبر، تلاش شده است تا در یک بازخوانی، درستی یا نادرستی روایت های موجود در پیوند با این مسائل ارزیابی، و سنجیده ترین آنها بیان شود.

کلمات کلیدی:
شمس تبریزی, علاءالدین محمد (پسر مولانا), ولی مستور, دشمنی با شمس, سرنوشت شمس

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1481293/