لادن فروغی نیا - کارشناس ارشد، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد واحد اردبیل، اردبیل، ایران.

هدف از تحقیق حاضر مقایسه ناسازگاری خانوادگی، کیفیت زندگی و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهشعلی-مقایسهای میباشد و جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری و عادی مشغول به تحصیل در مدارس عادی مقطع ابتدایی ناحیه ۱ شهر اردبیل در سال تحصیلی (N =۲۹۸۷۲) ۱۴۰۰-۱۴۰۱ میباشد و حجم نمونه شامل ۶۰ نفر بودند ۳۰) دانش آموز دارای اختلالات یادگیری، ۳۰ دانش آموزان عادی دوره ابتدایی) که انتخاب آنان به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت و با نرم افزار SPSS پردازش و تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد ناسازگاری خانوادگی (ناسازگاری اجتماعی شدن و ناسازگاری آموزشی) در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری متفاوت است. نتایج نشان میدهد که (ناسازگاری اجتماعی شدن و ناسازگاری آموزشی) در بین دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری میباشد و ناسازگاری عاطفی در بین دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بیشتر از آموزان بدون ناتوانی یادگیری است و ابعاد کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و سلامت محیط) در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری متفاوت است. نتایج نشان میدهد که ابعاد کیفیت زندگی در بین دانش آموزان با ناتوانی یادگیری کمتر از دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری میباشد و همچنین و ابعاد فرسودگی تحصیلی (خستگی تحصیلی، بی علاقگی تحصیلی و ناکارآمدی تحصیلی) در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری متفاوت است. نتایج نشان میدهد که (خستگی تحصیلی، بی علاقگی تحصیلی و ناکارآمدی تحصیلی) در بین دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری میباشد. در نتیجه میتوان بیان کرد که با حل مشکلات ناتوانی یادگیری دانش آموزان باعث کاهش ناسازگاری خانوادگی و فرسودگی تحصیلی و بهتر شدن کیفیت زندگی دانش آموزان شد و تدوین برنامه های برای ارتقاء کیفیت زندگی در دانش آموزان مهم می باشد.

ناسازگاری خانوادگی، کیفیت زندگی، فرسودگی تحصیلی، ناتوانی یادگیری