زینب شاکه نیا

هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی پژوهش های موجود در زمینه ارتباط بین سبک های فرزند پروری و باورهای فراشناختی بااضطراب اجتماعی در نمونه های مختلف است.روش بررسی: در این مطالعه مروری که در سال ۱۴۰۱ انجام شده است، مقاله های نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی ساینسدایرکت، ایرانداک، مرکز اطلاعات جهاد دانشگاهی، الزویر و چندین پایگاه اطلاعاتی دیگر بررسی شدند. مجموعه مقالاتی که به-صورت مستقیم در این پژهش بررسی شدند شامل ۲۴ مقاله داخلی و خارجی (منتشر شده از سال ۲۰۱۰ تاکنون) بود. پژوهش-هایی که حجم نمونه و نحوه اجرای نامشخصی داشتند وهمچنین مقالاتی که متن کامل آنها در دسترس نبود از مطالعه حذفشدند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، علاوه بر وجود رابطهی معنادار بین باورهای فراشناختی با اضطراب اجتماعی، بینباورهای فراشناختی با سبک های فرزندپروری نیز رابطه وجود دارد. به طور کلی هرچه شیوه ی فرزندپروری، مقتدرانه و اطمینانبخش باشد باورهای فراشناختی بهبود می یابد. از طرفی، با وجود اینکه برخی از پژوهش های مورد مطالعه، از عدم وجود رابطه بینسبک های فرزندپروری و اضطراب خبر می دهند، بیشتر آنها، وجود رابطه بین این دومتغیر را تایید می کنندبحث و نتیجه گیری: با تو جه به بررسی های انجام شده بر روی یافته های تحقیق، باورهای فراشناختی در ارتباط بین سبکهای فرزندپروری و اضطراب میتواند بعنوان متغیر واسطه عمل کند. خانواده به عنوان مهم ترین عامل در شکل گیری ویژگی هایشخصیتی فرزندان شناخته شده است. سبک های فرزندپروری دوران کودکی و همچنین باورهای فراشناختی اهمیت پیش بینیکننده ی زیادی اضطراب فرد در طول زندگی دارد . با توجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر، ضرورت آگاه سازی خانواده ها ازطریق برگزاری کلاس های آموزشی مرتبط سبک های فرزندپرری، در مراکز سلامت و همچینین آموزش های راهبردی برای بهبودباورهای فراشناختی محرز می شود. همچنین نتایج این پژوهش می تواند به تعیین عناصر بالقوه در مداخلات آموزشی و درمانیکمک نماید.

فرزند پروری ، باورهای فراشناختی، اضطراب اجتماعی