ساختارشناسی نمایشنامه عاشورایی بر مبنای نظریه فریتاگ (مورد پژوهی نمایشنامه منظوم الحر الریاحی)
عنوان مقاله: ساختارشناسی نمایشنامه عاشورایی بر مبنای نظریه فریتاگ (مورد پژوهی نمایشنامه منظوم الحر الریاحی)
شناسه ملی مقاله: JR_IAALL-18-63_006
منتشر شده در در سال 1401
شناسه ملی مقاله: JR_IAALL-18-63_006
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:
صفورا فصیح رامندی - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
نرگس انصاری - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
علیرضا شیخی - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
علیرضا نظری - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
خلاصه مقاله:
صفورا فصیح رامندی - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
نرگس انصاری - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
علیرضا شیخی - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
علیرضا نظری - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام خمینی (ره)، قزوین، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
نمایشنامه اسلامی، نمایشنامهای است که ساختار آن در چارچوب ویژه نمایشنامه ارائه میگردد؛ تفاوت آن با دیگر نمایشنامهها، در دیدگاه اسلامی آن است. نمایشنامه الحر الریاحی اثر عبدالرزاق عبدالواحد، ذیل نمایشنامه اسلامی قرار میگیرد که با محوریت حوادث کربلاء با تمرکز بر شخصیت حر ریاحی نوشته –شده است. عبدالرزاق، از رهگذر شخصیت حر و با بازخوانی واقعه کربلاء، آن را به اوضاع زمانه عراق پیوند می زند. بررسی ساختار نمایشنامه و میزان انطباق آن با واقعیت عاشورا در ترسیم سیر حوادث واقعه و کشف سبک نویسنده موجب شد تا این اثر با روش تحلیلی توصیفی و کتابخانهای و برمبنای ساختار گوستاو فریتاگ تحلیل گردد؛ اصول پنجگانه فریتاگ برآمده از نظریات ارسطو بوده و شامل مقدمه، عمل فزاینده، اوج، عمل فروکاهنده و نتیجه است. واکاوی نمایشنامه نشان میدهد نویسنده از اصول متعارف و کلاسیک نمایشنامهنویسی خارج شده و به تئاتر پسامدرن و سنت شکن برتولت برشت روی آورده است؛ زیرا عبدالرزاق عبدالواحد، ابعاد حادثه کربلاء را فراتر از این میداند که بتوان با روایتی کلاسیک و متعارف بیانش کرد. بنابراین در نمایشنامه خود، پایبند به اصول متعارف نمایشنامهنویسی نبوده و با اثرش، پیشنهادی در حوزه نمایشنامه نویسی عاشورایی ارائه داده است.
کلمات کلیدی: نمایشنامه, فریتاگ, عبدالرزاق عبدالواحد, الحر الریاحی, کربلاء
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1520823/