امیر جور کش
فاطمه دوراندیش

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان سبک تفکر واگرا و همگرا) و مهارت حل مساله بین کارمندان اداره آموزش وپرورش رابر در سال ۱۴۰۰ می باشد . این پژوهش در بین ۵۰ نفرکارمندان اداره آموزش و پرورش جاسک ۱۴۰۰ و به روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شده است . برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامه اسبک تفکر استرنبرگ« و مهارت حل مساله استفاده شد. در گردآوری دادهها ، از آمار توصیفی و آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگیپیرسون استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی است : بین سبک تفکر واگرا و روش مساله مدار رابطه معناداری وجود ندارد ، بین سبک تفکر واگرا و روش هیجان مدار رابطه معناداری وجود دارد. بین سبک تفکر همگرا و روش مساله مدار رابطه معناداری وجود ندارد . بین سبک تفکر همگرا و روش هیجان مدار رابطه معناداری وجود ندارد .

سبک تفکر (واگرا و همگرا)، کارمندان ، مهارت حل مساله .