مصطفی امیدی - دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی، دانشگاه فرهنگیان، مرکز آموزش عالی آزادگان، نیر، ایران
محمد عظیمی - استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران

کلاس معکوس یک تحول تازه در آموزش مدرن است که فعالیت های دانش آموز محور را تشویق و یک سکوی عالی برای یادگیری فعال فراهم می کند، از این رو هدف پژوهش حاضر تدوین چهارچوب نظری کلاس معکوس و پاسخ به این پرسش است که کلاس معکوس چیست؟ نقش ذی نفعان در آن چگونه است؟ و نحوه اثربخشی آن بر یادگیری دانش آموزان به چه شکل است؟ پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و رویکرد به کار گرفته شده کیفی و از نوع سنتز پژوهی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، منابع موجود کتابخانه ای، مقالات کمی و کیفی و ترکیبی، پایان نامه ها و پایگاه های الکترونیکی بودند که با توجه به معیارهای ورود تعیین شده در مرحله ی نخست، تعداد ۴ کتاب، ۱۰۸ مقاله، ۱ پایان نامه و ۲ پایگاه الکترونیکی استخراج شده و پس از غربالگری سطح اول، تعداد ۴ کتاب، ۲۵ مقاله، ۱ پایان نامه و ۲ پایگاه اینترنتی جهت تحلیل و نگارش پیشینه و مبانی نظری پژوهش انتخاب شد. با تحلیل و ادغام یافته ها، ۶ مولفه ی اصلی شامل: -۱ نقش معلم (قبل از کلاس) -۲ نقش فراگیر (قبل از کلاس) - ۳ نقش معلم (در کلاس درس) -۴ نقش فراگیر (در کلاس درس) -۵ نقش مدیران -۶ نقش معاون فناوری آموزشی و نیز ۱۵ مولفه ی فرعی استخراج گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رویکرد کلاس معکوس یک تغییر در ساختار کلاس درس می باشد که نقش ها و مسئولیت های متفاوتی را برای ذی نفعان امر آموزش ایجاد می کند.

کلاس معکوس، یادگیری معکوس، آموزش معکوس، یادگیری، سنتزپژوهی.