سعید دستورانی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تفکر غیر منطقی و هوش معنوی با فرسودگی شغلی معلمان شهر شاهرود به اجرا درآمد. به این منظور معلمان زن و مرد مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان شاهرود از استان سمنان به عنوان جامعه آماری این پژوهش در نظر گرفته شدند. نمونه مورد نیاز این تحقیق که شامل ۱۴۰ نفر(۷۰ نفر معلم زن ، ۷۰ نفر معلم مرد) بودند از بین معلمان این منطقه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.به منظور جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز، هوش معنوی کینگ و فرسودگی شغلی ماسلاچ مورد استفاده قرار گرفتند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t برای گروههای مستقل، برای مقایسه میانگین گروهها انجام گردید.نتایج نشان داد که بین تفکر غیر منطقی و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود ندارد، ولی بین هوش معنوی و فرسودگی شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد بطوری که با افزایش هوش معنوی فرسودگی شغلی کاهش می یابد و بالعکس. همچنین بین زنان و مردان معلم از نظر تفکرات غیر منطقی، هوش معنوی و فرسودگی شغلی هیچ گونه تفاوتی وجود نداشت.

تفکر غیر منطقی ، هوش معنوی و فرسودگی شغلی