CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل شخصیت پردازی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه زندگی اصیل مارتین هایدگر

عنوان مقاله: تحلیل شخصیت پردازی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه زندگی اصیل مارتین هایدگر
شناسه ملی مقاله: JR_JPNFA-17-1_009
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

سید آریا قریشی - دانشگاه تهران، تهران، ایران

خلاصه مقاله:
چکیده   یکی از مهم ترین علل تاثیرگذاری داستان رستم و اسفندیار، شیوه تقابل دو شخصیت اصلی است. برخلاف اکثر نبردهای رخ داده در شاهنامه، رستم و اسفندیار تا پیش از جدال با یک دیگر همواره در یک جبهه قرار داشتند. بنابراین به نظر می رسد دیگر نه با خیر و شر متعارف روبه روییم و نه با سوءتفاهمی از آن دست که در داستان رستم و سهراب اتفاق افتاد. به همین دلیل، ویژگی هایی که این دو شخصیت را رودرروی هم قرار داده، از اهمیتی ویژه برخوردار می شود به طوری که تحلیل تفاوت های بنیادین دو شخصیت رستم و اسفندیار، یکی از راه های کشف علل تاثیرگذاری این داستان به شمار می رود. برای رسیدن به این هدف، پیش از هر چیز نیاز است که با پیدا کردن معیاری مناسب، راهی برای طبقه بندی ویژگی های رفتاری دو شخصیت اصلی این داستان به دست بیاوریم. در پژوهش پیش رو، کوشش شده تا بر اساس آرایی که مارتین هایدگر در مورد ریشه های شکل گیری «زندگی اصیل» و تفاوت های آن با «زندگی غیر اصیل» مطرح کرده، تفاوت های بنیادین دو شخصیت اصلی داستان رستم و اسفندیار بررسی شده و نقش این تفاوت ها در مسیر حرکت داستان و به سرانجام رساندن آن موردتوجه قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحلیل شخصیت پردازی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه هایدگر، نه تنها می تواند ما را به درکی روشن تر از ریشه های اختلاف میان این دو شخصیت برساند؛ بلکه برخی از رفتارهای به ظاهر متعارض اسفندیار را هم توجیه کند.

کلمات کلیدی:
رستم و اسفندیار, شاهنامه فردوسی, مارتین هایدگر, دازاین, زندگی اصیل

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1541653/