CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود بر اساس نظریه استروس

عنوان مقاله: تحلیل ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود بر اساس نظریه استروس
شناسه ملی مقاله: JR_JPNFA-16-2_003
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:

پروین پیکانی - گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ایلام
رحمان ذبیحی - زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام
علیرضا شوهانی - زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ایلام
محمد تقی جهانی - زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ایلام

خلاصه مقاله:
     چکیده      لوی استروس، مردم­شناس فرانسوی، برای شناخت ساختار اسطوره ها، آن ها را به واحدهای سازنده تجزیه می کند و می کوشد با چینشی جدید، دلالت های پنهان آن ها را کشف کند. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استروس و با روش توصیفی تحلیلی، ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود تحلیل شده است. سه قهرمان یادشده، از پهلوانان دورگه شاهنامه هستند که علاقه به سرزمین پدری و خدمت به سرزمین مادری از ویژگی های مشترک آن هاست. تقابل های دوگانه خودی/بیگانه (ایرانی/انیرانی)، پدر/پسر و پدرسالاری/مادرسالاری، سه تقابل مهم این داستان هاست که در بروز تراژدی نقشی مهم دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اقامت قهرمان در سرزمین مادر که تقابل خودی/بیگانه را پدید می آورد، مهم ترین عامل در سرنوشت اوست. هم­چنین در داستان سهراب و فرود، برخورد و مبارزه با قهرمان دورگه از نبرد با دشمن اصلی مهم تر است و اعمال به ظاهر اتفاقی ایرانیان منجر به مرگ قهرمان می شود. این امر به سبب تقابل تفکر مردسالار ایرانی در برابر تفکر مادرسالار فرهنگ های دیگر است.

کلمات کلیدی:
استروس, ساختارگرایی, سهراب, سیاوش, فرود

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1541658/