سمیرا بیاتی - دانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیز، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد
خدایار عبدالهی - استادیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد
افشین هنربخش - دانشیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد
محمدعلی نصر اصفهانی - استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد

به منظور مدیریت جامع منابع آب، برآورد نفوذ و جریان پایه براساس روش های بیلان اهمیت زیادی دارد. به ویژه اینکه امکان اندازه گیری برخی مولفه ها به صورت مستقیم وجود ندارد یا دشوار است، در این ارتباط از روش های برآوردی استفاده می شود که مدل ها و روش های تجربی مختلفی برای برآورد آن ها ارائه شده است. این مدل ها معمولا شکل ساده ای دارند و برآورد مولفه موردنظر را تسهیل می کنند. جریان پایه و نفوذ دو مولفه اصلی در روابط بیلان آب می باشند. نفوذ فرآیند ورود آب از سطح خاک به داخل زمین است که در طراحی شبکه های آبیاری، تغذیه سفره های آب زیرزمینی و مدیریت منابع آب نقش اساسی دارد. جریان پایه بخشی از جریان رودخانه است که به صورت تاخیری از سفره های آب زیرزمینی تخلیه شده و به رودخانه ها می پیوندد. برخی مدل های برآورد جریان پایه شامل بوسینسک، هورتن، ورنر و ساندکوئیست و ... و برخی مدل های برآورد نفوذ شامل فیلیپ، کوستیاکوف، هورتن و ... می باشند. این مدل ها دارای معادله و پارامترهای خاص و برخی محدود به استفاده در شرایط ویژه هستند که این مطالعه به مرور آن ها پرداخته است. ساختار این مدل ها بسیار متنوع است، به همین دلیل داده-های ورودی نیز تغییر می کند که در شرایط کاربست می توان با تطبیق دسترسی داده با روابط موجود گزینه های قابل اعمال را تعیین نمود.

بیلان آب، جریان پایه، مدل تجربی، نفوذ