عبدالباسط اربابی - کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور،ایران
علی اکبر عجم - استادیارگروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور،ایران

پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر سازمان یادگیرنده در دورهی ابتدایی از دیدگاه مدیران انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران شهرستان مهرستان استان سیستان و بلوچستان به تعداد ۱۸۶ نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده ۱۲۳ نفر به عنوان نمونه آماری از طریق جدول مورگان جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه استاندارد سازمان یادگیرنده بر اساس مدل سنگه(۱۹۹۰) بهره گرفته شد. برای تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سازمان یادگیرنده ۸۸/۰ گزارش شده است. دادههای پژوهش پس از جمعآوری با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، تیتک نمونهای، تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزارآماریSPSS۱۹ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که پنج عامل مهارتهای شخصی، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی، الگوی ذهنی، چشم انداز مشترک از نظر مدیران مدارس در ایجاد سازمان یادگیرنده موثر هستند و در میان عوامل مذکور مهارت شخصی با بار عاملی ۷۳ بیشترین تاثیر را داشت، همچنین نتایج نشان داد که وضعیت عوامل مذکور در جامعه مورد مطالعه در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارد، در نهایت مشخص شد بین دیدگاه مدیران مدارس در خصوص ایجاد سازمان یادگیرنده در دورهی ابتدایی بر اساس شاخصهای جمعیت شناختی (جنس، مدرک تحصیلی، سنوات خدمت) تفاوت معنیدار وجود ندارد.

سازمان یادگیرنده، مهارت های شخصی، الگوی ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی، مدیران دوره ابتدایی.