مریم عبادی - کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور،ایران
علی اکبر عجم - استادیارگروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور، تهران،ایران

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی تبادل دانش ضمنی و باورهای خودکارآمدی با عملکرد شغلی معلمان دورهی ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ انجام شد. که با روش توصیفی از نوع همبستگی اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش ۲۵۰۰ نفر از معلمان شهر ارومیه استان آذربایجان غربی بوده است که بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه‎گیری تصادفی تعداد ۳۳۳ نفر انتخاب و به پرسشنامه‎ای متشکل از تبادل دانش ضمنی، باورهای خودکارآمدی، عملکرد شغلی معلمان پاسخ دادند. برای تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آلفای کرونباخ محاسبه شده برای پرسشنامه تبادل دانش ضمنی ۷۷/۰، برای پرسشنامه باورهای خودکارآمدی بین ۸۱/۰-۷۱/۰ و برای پرسشنامه عملکرد شغلی معلمان، ۸۵/۰ محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون، برای آزمون معنی‎داری رابطه بین متغیرها و از ازمون تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تبادل دانش ضمنی و باورهای خودکارآمدی با عملکرد شغلی معلمان، رابطه معناداری وجو دارد. همچنین مقدار R۲ نشان میدهد که ۵۵/۰ از واریانس عملکردشغلی بوسیله باورهای خودکارآمدی و تبادل دانش ضمنی تبیین میشود. ضرایب رگرسیون نشان میدهد باورهای خودکارآمدی(۴۸/۰= β) و تبادل دانش ضمنی (۳۹/۰= β) میتوانند به طور مثبت و معنی داری عملکرد شغلی معلمان را پیش بینی کنند.

دانش ضمنی، باورهای خودکارآمدی، عملکرد شغلی، معلمان دورهی ابتدایی.