حکمرانی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعه موردی طرح پیشنهادی مجلس برای تمرکز مدیریت نهادهای فرهنگی

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 539

This Paper With 13 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICGSI01_030

تاریخ نمایه سازی: 8 آبان 1401

Abstract:

حوزه فرهنگ در ایران، بس گسترده و فراگیر است. مواردی چون وضعیت اعتقادی جامعه، سبک زندگی جامعه، وضعیت اخلاقی جامعه، سطوح مختلف آموزش و پژوهش، فضای مجازی، رسانه های دیداری و شنیداری، جراید، نشریات و کتاب ها، حوزه هنر و گردشگری و... گواهی بر گستردگی این حوزه و بالطبع اهمیت و تاثیرگذاری آن است. این گستردگی به تعدد نهادهای فرهنگی و فعالیت موازی و در نهایت، مدیریت جزیره ای حوزه فرهنگ منجر شده است. تعدد مراجع تصمیم گیر و نهادهای سیاستگذار فرهنگی و فقدان الگوی جامع و مدون برای سیاستگذاری در بخش فرهنگ، چالش های فراوانی را در این حوزه ایجاد کرده است. نظام اجتماعی به عنوان یک سیستم تلقی می شود و هرکدام از نهادها به منزله اجزای آن سیستم در یک مجموعه به هم پیوسته، در ارتباط باهم قرار گرفته اند. حال، اگر در سیستم اجتماعی، دولت را به عنوان یک سازمان بزرگ در نظر آوریم، درون آن، سازمان های متعدد دیگری وجود دارد که در بیشتر مواقع ممکن است سازمان های دولتی نمایانگر بی انسجامی یا تقابل بین اجزای این سازمان باشند که ناشی از فقدان مرجعیت واحد یا مورد اجماع باشد؛ مثلا، میان مرجعیت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مرجعیت های سازمان تبلیغات اسلامی، رابطه نظام مندی وجود ندارد. در این راستا در اوخر سال ۱۳۹۹ جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، طرح مدیریت متمرکز فرهنگی را ارائه کردند. طرح مذکور و زمینه های طرح این موضوع، مزایا و معایب طرح و پیامدهای آن بر حکمرانی فرهنگی کشور، از جمله موضوعاتی است که ضرورت دارد از منظری کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به مسئله پراکندگی و تعدد مراکز مدیریت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران، قصد داریم طرح مذکور و میزان اثرگذاری آن بر حل این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم.

Authors

مسعود موسوی آشان

استادیار پژوهشکده مطالعات راهبردی