شهناز حسینی - کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه پیام نور

پژوهش حاضرهدف دارد به بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و باورهای معرفت شناختی با کیفیت تدریس معلمان بپردازد ، این تحقیق با روش توصیفی از نوع پیمایشی پرداخته شده است و جامعه آماری آن کلیه ی معلمان مقطع ابتدایی شهر مسجد سلیمان می باشد ، که با استفاده از جدول مورگان اقدام به انتخاب ۳۰۶ نفر به عنوان حجم نمونه آماری شده و به روش تصادفی ساده مورد انتخاب قرار گرفته اند ، ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه کیفیت تدریس سراج ، پرسشنامه استاندارد ذهنیت فلسفی و پرسشنامه استاندارد باورهای معرفت شناختی می باشد که روایی آنها مورد تایید اساتید و پایایی آنها با استفاده از آزمون کرونباخ به ترتیب ۰/۷۰، ۰/۸۰، ۰/۸۰ برآورد و مورد تایید قرار گرفت ، لازم به ذکر است که در این تحقیق جهت تحلیل یافته ها از آزمون های توصیفی و استنباطی آماری استفاده و با کمک نرم افزار Spss به تحلیل آنها پرداخته شده است.نتایج این پژوهش نشان داد که ذهنیت فلسفی و باورهای معرفت شناختی رابطه ی موازی باهمدیگر دارند ولازم است که معلمان ، مدیران و برنامه ریزان درسی تقویت این دو مولفه را در دستور کار خود قرار دهند تا تدریس معلمان دارای تاثیرات اثربخشی بر روی دانش آموزان باشد.

ذهنیت فلسقی ، باورهای معرفت شناختی ، کیفیت تدریس