سعید مشتاقی - عضو هیات علمی، گروه علوم تربیتی، واحد دزفول، دانشگاه آزاد اسلامی، دزفول، ایران.
همام مویدفر - دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی، دانشگاه غیرانتفاعی علم و فرهنگ، تهران، ایران.

مطالعه ی حاضر با هدف بررسی نقش مولفه های نظریه ی شناختی-اجتماعی دوئک (باورهای هوشی و اهداف پیشرفت) در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، ۳۷۵ نفر (۱۷۵ زن و ۲۵۰ مرد) از دانشجویان رشته های علوم انسانی، فنی-مهندسی و علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول انتخاب شدند و پرسش نامه های اهمال کاری (لی ۱۹۸۶)، نظریه ضمنی هوش (عبدالفتاح و ییتس ۲۰۰۶) و پرسشنامه هدف پیشرفت (الیوت و مک گریگور ۲۰۰۱) را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که بین اهمال کاری تحصیلی با باورهای ذاتی به هوش و اهداف عملکرد-گرایش و عملکرد-اجتناب رابطه ی مثبت و معنادار و بین اهمال کاری با باورهای افزایشی به هوش و اهداف تسلط-گرایش رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد (۰۱/۰>P). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که اهداف تسلط-گرایش و عملکرد-گرایش و باور افزایشی به هوش، توانستند به طور معنادار متغیر اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کنند.

اهمال کاری, باورهای هوشی, اهداف پیشرفت