CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

استفاده مجمل فصیحی از چهارمقاله (اثبات ترامتنیت بین این دو اثر)

عنوان مقاله: استفاده مجمل فصیحی از چهارمقاله (اثبات ترامتنیت بین این دو اثر)
شناسه ملی مقاله: JR_JLL-25-51_004
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمد رعنایی - دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
زهرا اختیاری - زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، فردوسی مشهد، مشهد، ایران

خلاصه مقاله:
فصیح خوافی (۷۷۷-۸۴۵ه.ق) کتاب مجمل فصیحی را در قرن نهم هجری نگاشت، غالبا هر اثری بهنوعی با آثار قبل و بعد از خودش در ارتباط است. آگاهی از ماخذ یک اثر به شناخت هر چه بهتر آن کمک میکند. یکی از راههای شناخت محتوا، ساختار و جایگاه یک اثر، پی بردن به میزان و چگونگی ارتباط آن با آثار قبل از خودش است. ترامتنیت نظریهای است که به انواع ارتباط بین متون با یکدیگر میپردازد. فصیح خوافی در بسیاری از موارد به منظور جلوگیری از اطاله کلام از ذکر منبع خودداری نموده؛ از جمله روایتهای وفات اسکافی و عصیان ماکان کاکوی که در شمار حوادث سال ۳۸۶ه.ق بیان شدهاند. سوال پژوهش یافتن منبع خوافی در این دو حکایت و اثبات آن است. با تعمق در دو کتاب چهارمقاله و مجمل فصیحی و بررسی و مقایسه آن دو از نظر شباهتهای بینامتنی، مشخص گردید که سه حکایت چهارمقاله در مجمل فصیحی نیز ذکر شدهاند. وجود اشتباهات تاریخی مشترک، عبارتهای مشابه و جزئیات مشترک بین دو روایت مجمل فصیحی در ذکر حوادث سال ۳۸۶ه.ق و حکایتهای اول و دوم مقاله اول چهارمقاله، همچنین پیرامتنیت موجود در ماجرای پیشگویی خیام در مجمل فصیحی با حکایت هفتم از مقاله سوم چهارمقاله اثبات مینماید چهارمقاله که در قرن ششم هجری توسط نظامی عروضی نوشته شده، منبع فصیح خوافی در نگارش روایتهایی است که در ذکر حوادث سال ۳۸۶ ه.ق در مورد اسکافی و ماکان آورده است

کلمات کلیدی:
مجمل فصیحی, چهارمقاله, ترامتنیت, اشتراکات

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1553845/