بررسی نقش پیش بینی دلبستگی دوران کودکی، دلبستگی به خدا و هیجان طلبی در نگرش نسبت به داشتن روابط با جنس مخالف در دانشجویان دختر شهر اصفهان
Publish place: The first national conference and the first international conference of psychology, educational sciences, social and cultural studies
Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 161
This Paper With 19 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICPES01_039
تاریخ نمایه سازی: 26 آبان 1401
Abstract:
جوانان امیدها و سرمایه های آینده جامعه محسوب می شوند. نقش بی بدیل این قشر در روند رشد، توسعه و تعالی کشور بر هیچ کس پوشیده نیست. معاشرتهای دختر و پسر، در دورا ن پیش از ازدواج، یکی از پدیده ها ی پیچیده در جامعه کنونی است که تحت تاثیر فرهنگ و مذهب و عرف جامعه مدام در حال کنترل و محدودسازی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی دلبستگی دوران کودکی، دلبستگی به خدا و هیجان طلبی در نگرش نسبت به داشتن روابط با جنس مخالف در دانشجویان دختر شهر اصفهان بود. روش پژوهش حاضر، زمینه یابی و از نوع همبستگی بود و رابطه بین متغیر مستقل و متغیرهای وابسته را مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهش نیز از نوع طرح های پیش بین در مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر شهر اصفهان در سال ۱۳۹۴ و در دامنه سنی ۱۹ تا ۳۰ سال بودند. که تعداد ۱۵۰ آزمودنی و با روش نمونه گیری در دسترس از بین جامعه آماری دانشجویان دختر شهر اصفهان بر اساس ملاک های ورود و خروج به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس گردآوری داده ها از طریق روش پیمایشی و به وسیله پرسشنامه های سبک دلبستگی هازن و شاور (۱۹۸۷)، پرسشنامه هیجان طلبی زاکرمن (۱۹۶۹)، پرسشنامه نگرش نسبت به رابطه با جنس مخالف (۱۳۹۰) و پرسشنامه دلبستگی به خدا بک و مک دونالد (۲۰۰۴) انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار spss۲۱ و روش همبستگی پیرسون و روش آماری رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا، اجتنابی و هیجان طلبی توان پیش بینی نگرش نسبت به رابطه با جنس مخالف را دارند (۰۵/۰>P) و سه متغیر با هم ۹۲/۰ بر نگرش نسبت به داشتن رابطه با جنس مخالف تاثیر گذارند. بنابراین جوانانی که رابطه گرم و صمیمانه ای با والدین خود دارند، مفهوم خود عمیق تری داشته، در نتیجه بیشتر به خدا اعتماد دارند، از سلامت روانی بالاتری برخوردار بوده، هیجانات خود را به اندازه و متناسب بروز می دهد، روابط مناسب و با ثبات تری با دیگران برخورد می کنند، با مشکلات درگیر می شوند و برای یافتن راه حل مناسب تلاش می کنند تا خود را با شرایط تطبیق دهند و از سازگاری خوبی در جامعه برخوردار باشند.
Keywords:
Authors
فاطمه رازی
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی/ دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
ملیحه کاظمی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد