شناخت در فلسفه اساطیر در رابطه با صورت های طبیعی و ذهنی

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 165

This Paper With 17 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPIKI-1-1_001

تاریخ نمایه سازی: 2 آذر 1401

Abstract:

ما در شناخت اساطیر دو روش مستقیم در پیش رو داریم، یکی روش شناخت صورت های طبیعی و دیگری روش شناخت صورت های ذهنی. شناخت انسان از محیط خود به شرایط زندگی وی محدود می شود، از این رو می توانیم عناصر نخست تفکر طبیعی انسان را به این حوزه محدود کنیم که شامل: منابع غذایی، آب، حیوانات درنده و موقعیت جغرافیایی زندگی انسان می شود. شناخت انسان در دامنه هوش طبیعی که آن را به کار می گیرد بهینه ساز همین شرایط زندگی است و نه بیشتر،این یعنی می توانیم به بیان اسطوره ها بپردازیم همان گونه که به صورت های طبیعی در علوم طبیعی می پردازیم، این روش کسانی هم چون روزنبرگ و میرچا الیاده بوده است . ولی «امر متمایزی» وجود دارد که فارغ از واقعیت رشد می کند و خود بسنده است و بیش از آنکه وابسته به شیئ باشد وابسته به «غیاب شئ» است وآن عبارت است از نظام های نمادین و زبان. تا حدی می توان دریافت که زبان حول «نومن» شکل می گیرد ولی آن را به طور کامل در برنمی گیرد و از این رو همیشه در جریان است. زبان در رابطه با شناخت می تواند به همراه محتوای حکمی اش در سه ساحت A) حملی B) شرطی C) قیاسی به «بیان» بپردازد، بیان در واقع به گفتار کشاندن «امر واقعی» است، اگر واقعیتی موجود باشد و این یعنی قسم دوم و روش دوم ما در پرداختن به اساطیر که همان صورت های ذهنی و کلی اسطوره هاست و این راه کسانی چون لوی اشتراوس و ارنست کاسیر بوده است.

Authors

مجتبی جعفری

کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) شهر قزوین ,ایران

سید مسعود سیف

دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) فلسفه غرب