بازتاب و تجلی شخصیت زن در رمانهای خالد حسینی

ادبیات داستانی، به سبب گیرایی و جذابیت خاصی که در میان دیگر انواع ادبی دارد، عرصه و جولانگاه بیان اندیشه ودیدگاههای مختلف درباره موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، است. یکی از بن مایه های همیشگی رمان، زنانوجایگاه آنان است. با دقت در رمانهای خالد حسینی، نقش زن و چهرهای که در این آثار از او عرضه شده است، نمادزن مظلوم و همیشه مطیع افغانی است که در صدد تلاش برای رهایی از ظلم مردان و نظام مردسالارانه و نیزمحدودیتهای اجتماعی است. زنان، در آثار حسینی در تلاش برای رسیدن به جایگاه اجتماعی مناسبی درجامعه خودهستند و برآنند که از تمام حقوق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی درخور و سزای خویش، برخوردار و همتراز مردان و بهعنوان جنسی مستقل، محسوب شوند. بنابر آنچه گفته آمد، در این پژوهش، نگارندگان برآنند تا با بررسی رمانهای خالدحسینی، به جلوه هایی از شخصیت پردازی زن و جایگاه وی در جامعه افغانستان پرداخته، دیدگاه نویسنده این رمانها رانسبت به زنان سرزمینش ومسائل و مشکلات آنان، نشان دهند. در این پژوهش، چگونگی حضور زنان در رمانهای خالدحسینی، به ترتیب تاریخی بررسی و چگونگی دگرگونی رفتار زنان تحلیل شده است.

Keywords:

ادبیات داستانی , شخصیت پردازی , زنان , خالد حسینی