لی لی دانشور صائین - استادیار، گروه زمین شناسی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی ۱۹۳۹۵-۳۶۹۷، تهران، ایران

جداسازی آنومالیهای ژئوشیمیایی از زمینه برای عناصر گوناگون از مهمترین بخشهای یک مطالعه اکتشافی است. امروزه روشهای مبتنی بر هندسه فرکتال باتوجه به امتیازاتی همچون توجه به توزیع سطحی و فضایی داده ها و نیز شکل هندسی آنومالیها کاربرد زیادی در این امر یافته اند. رایجترین روش در این میان روش عیار-مساحت است که مبتنی بر تغییرات مساحت دربرگیرنده عیارهای گوناگون است. یکی از مهمترین مزیتهای این روش مشخص نمودن رفتار چندفرکتالی یا مولتی فرکتالی توزیع داده های ژئوشیمیایی در یک منطقه است. این رفتارها میتواند مشخص کننده مراحل غنی شدگی و نیز کانی سازی عناصر گوناگون در منطقه باشد که به تعیین این رفتار در عناصر مدلسازی مولتی فرکتالی گویند. در پژوهش حاضر هدف اصلی جداکردن مناطق آنومال عناصر سرب، روی، مس و باریم در محدوده کانسار چندفلزی کارونگاه واقع در استان کرمان است. دلیل توجه به این محدوده شواهد زمین شناسی موجود در آن و همچنین نزدیکی به یک معدن متروکه سرب است. تعداد ۶۷ نمونه لیتوژئوشیمیایی از محدوده برداشت و مورد آنالیزشیمیایی قرار گرفت . براساس نتایج حاصل برای عناصر مذکور در منطقه شبکه بندی و تخمین عیار صورت پذیرفت.سپس با ترسیم منحنی لگاریتمی عیار-مساحت جوامع زمینه و آنومالیها برای عناصر موردنظر در منطقه موردمطالعه از یکدیگر جداو با استفاده از نتایج حاصل از مدلسازی مولتی فرکتالی نقشه های توزیع این عناصر در این محدوده ترسیم و جوامع آنومالی به تفکیک مشخص شدند. درنهایت با تلفیق نقشه های حاصله با داده های زمین شناسی و نیز گسلها صحت نتایج بیش از پیش موردتوجه قرار گرفت. مهمترین محدوده آنومالی برای این چهار عنصر در بخش مرکزی محدوده قرار دارد و یک محدوده با اولویت پایینتر در غرب محدوده برای این عناصر مشاهده میشود.

سرب، روی، مس، مدلسازی مولتی فرکتالی، روش فرکتالی عیار-مساحت