بررسی مفهوم شهود در هنر از دیدگاه دو فیلسوف بیان گرا؛ کروچه و کالینگوود

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 242

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISAH-1-1_001

تاریخ نمایه سازی: 9 بهمن 1401

Abstract:

این پژوهش در جست وجوی نقش شهود در هنر است که آن را در دیدگاه دو فیلسوف بزرگ بیان گرای قرن هجدهم «کروچه» و «کالینگوود» دنبال می کند. ابتدا با نظریه بیان گری و مفاهیم شهود و تخیل آشنا می شویم و سپس شهود در هنر را ذیل تعاریف کروچه و کالینگوود شرح می دهیم. برآیند این پژوهش این است که طبق نظرات کروچه، هنر همان شهود است و احساس زیاد است که به شهود وحدت اعطا می کند. در واقع، شهود بیان گر احساسی شدید است و فقط موقعی می تواند ایجاد گردد که احساس شدید منشا و بنیان آن باشد. در حقیقت، چیزی که به هنر لطافت آسمانی می بخشد تصور نیست، بلکه همان احساس شدید است. درصورتی که دیدگاه کالینگوود، هم بر اساس زیبایی شناسی کروچه و دانسته هایش از کاستی های دیدگاه تولستوی بنا شده است. نقش محوری زیبایی شناسی کالینگوود بر پایه تخیل است. او دو واژه انطباعات و تصورات را از هیوم اخذ نموده و استفاده می کند. می توان انطباع را تجربه حسی دانست. مانند صدایی که می شنویم و یا منظره ای که می بینیم، این ها مفاهیمی هستند که محتوای فکری دارند، اما محتوای حسی ندارند. در دیدگاه کالینگوود، بر اساس هر فعل، تخیل، انطباع یا تجربه ای حسی وجود دارد که به واسطه فعالیت ذهنی به تصوری تبدیل می شوند. به نظر او، هر تجربه تخیلی، تجربه ای حسی است که بر پایه عمل آگاهی به سطح تخیل آورده می شود. می توان این نظر کالینگوود را این گونه معنا کرد که تجربه حسی و احساسی که در اثر هنری وجود دارد، یک تجربه حس شده خام یا همان انطباع نیست و می توان این گونه آن را تعبیر کرد که تجربه ای تغییر یافته با تفکر، تخیل و تصور هنرمند است. در کل می توان این گونه نتیجه گرفت که آن چه کروچه در هنر شهود می نامد، کالینگوود آن را در قالب تخیل بیان می کند.

Authors

ریحانه آینه چی

نویسنده مسئول