مقدمه: درمان و مراقبت ها در بیماران تحت همودیالیز، بر زندگی آنها تاثیر گذاشته و موجب تغییر در موقعیت شغلی، خانوادگی واجتماعی می گردد. این بیماران، به علت درمانهای دارویی متعدد و لزوم تغییر درسبک زندگی خود مشکلات گوناگون و تغییراتریشه ای در الگوی زندگی خود پیدا می کنند که علاوه بر عملکرد، برکیفیت زندگی جسمی و روانی آنها تاثیر می گذارد. بنظر می رسدتفاوت های فیزیولوژیکی، مسئولیتها، وضعیت اشتغال و جایگاه قدرت اجتماعی زنان و مردان می تواند
کیفیت زندگی در زنان ومردان را متفاوت دستخوش تغییرات قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه
کیفیت زندگی روانی زنان و مردان تحت درمانهمودیالیز در بیمارستان های دولتی استان بوشهر طرح ریزی شد مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بوده که در سال۱۴۰۰ برکلیه بیماران همودیالیزی استان بوشهر که رضایت جهت شرکت داشتند به روش سرشماری انجام شد. برای جمع آوریداده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه
کیفیت زندگی اختصاصی بیماران کلیوی (KDQOSF) استفاده شد. ۲۵۹ بیمارکهمعیارهای ورود داشتند پرسشنامه هارا تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزاری SPSS v۱۹ آنالیز شد. برای آنالیزداده ها ازآمارتوصیفی وتی مستقل و همبستگی پیرسون، همبستگی اسپیرمن استفاده شد. p>۰/۰۵ معنی دار در نظرگرفته شد. نتایج :از ۲۵۹بیمار شرکت کننده درپژوهش ۱ / ۵۹ % مرد وبقیه زن بودند.میانگین سنی زنان و مردان به ترتیب ۵۳ / ۱۲ ± ۵۱ / ۵۸ و ۷۴ / ۱۲± ۵۴ / ۵۸سال بود که ازلحاظ میانگین سنی تفاوت آماری معنی داری نداشتند (t=۰/۰۲۱, P=۰/۹۸۴). میانگین و انحراف معیار کیفیتزندگی روانی ۶۶ / ۲۹ ± ۲۹ / ۵۲ بود.از بین حیطه های
کیفیت زندگی روانی، بیشترین وکمترین میانگین به ترتیب مربوط به بهزیستیعاطفی وانرژی ونشاط بود.میانگین
کیفیت زندگی روانی درزنان و مردان به ترتیب ۶ / ۲۳ ± ۳۱ / ۴۷ و ۱۵ / ۲۳ ± ۷۴ / ۵۵ بود.کهمیانگین نمره
کیفیت زندگی روانی در مردان بیشتر از زنان بود (p=۰/۰۰۵, t=۲/۸۵۸). سن با
کیفیت زندگی ارتباط آماری معنی-داری نداشت (p=۰/۰۷۲, r=۰/۱۱۲) ولی سطح تحصیلات با کیفیات زندگی روانی ارتباط آماری مستقیم داشت (p<۰/۰۰۱, t=۰/۳۰۴).بحث: اگرچه
کیفیت زندگی روانی کل بیماران همودیالیزی در حد متوسط ارزیابی شد ولی در زنان پایین تر ازمردان بود و با تحصیلات رابطه داشت. با توجه به نقش بسیار مهم زنان در سلامت خانواده و جامعه، توصیه می شود علاوه برشناسایی عوامل موثر بر
کیفیت زندگی روان زنان، برنامه ریزی های آموزشی و اجرایی با در نظر گرفتن سطح تحصیلات بیمارانمورد توجه مسئولان و مدیران قرار گیرد.