تحلیل روایت کنش جمعی روزنامه نگاران؛ از توسعه ی مطبوعات در ایران تا نهادینه نشدن توسعه
Publish place: Journal of Political Science، Vol: 17، Issue: 4
Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 183
This Paper With 40 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IPSAJ-17-4_004
تاریخ نمایه سازی: 6 اسفند 1401
Abstract:
«کنش جمعی» ظرفیت و کیفیت ارتباطی آن دسته از بازیگران اجتماعی است که از طریق تفاهم و تعهدات مربوط به نقش، اراده های فردی را از طریق اراده های جمعی تحقق می بخشند، و تغییر نهادی منجر به توسعه را، از طریق ترغیب اراده ی سیاسی به پذیرش «خیر عمومی»، سبب می شوند. این پژوهش با محوریت مفهوم «کنش جمعی»، با رد آن دسته از دیدگاه های رایج در تحلیل معضل توسعه نیافتگی مطبوعات در ایران که به ارائه ی راه حل های بالا به پایین می پردازند، براین باور است که فقدان شکل گیری «عاملیت نهادی» از مسیر نهادهای صنفی که با حضور همه ی کنشگران مطبوعاتی امکانپذیر است؛ حلقه ی گمشده ی توسعه نیافتگی مطبوعات در ایران است. این تحقیق دوره ی زمانی پس از خرداد ۱۳۷۶ تا خرداد ۱۴۰۱ را شامل می شود. داده های مورد نیاز با انجام مصاحبه ی روایتی با روزنامه نگاران و بهره گیری از متون و داده های کتبی جمع آوری شد. درتحلیل داده ها، از شیوه ی تحلیل روایتی با بهره گیری از مدل تماتیک برای مضمون سازی استفاده گردید. با استفاده از نمونه گیری «هدفمند ترکیبی» تلاش شد تا دستیابی به «نمایابی یا تطبیق پذیری داده ها» امکان پذیر شود.نتایج بیانگر آن هستند که در تشکل های صنفی مطبوعاتی، روابط «غیریت سازانه» با سایر نهادهای قدرت، جای خود را به روابط با «همکاران» داده که اغلب امکان دستیابی به «اجماع» برای برداشتن گام های لازم و کنش های جمعی موثر برای توسعه را از میان برده و یا بسیارکاهش داده است. همچنین فرآیندهای ناپایدار توسعه ی مطبوعات در ایران به ویژه در مجموعه ها و انجمن های صنفی دچار فقدان «روابط موثر اجزا»ست، که نهادسازی کنش جمعی را با مشکل مواجه می کند. «منابع هویتی» و «حرفه یی» به «منابع مادی» پیوند ندارد و از اینرو نمی تواند به «اقدامات هژمونیک» و شکل گیری«عاملیت نهادی» که برای تثبیت گفتمان های توسعه لازم است منجر شود.
Keywords:
Authors
نسرین پورهمرنگ
دانشجوی دکترای جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
محمداسماعیل ریاحی
دانشیار جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
نادر رازقی
دانشیار جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :