CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

آموزش همگانی هنر: مطالعه جامعهشناختی آموزش غیرحرفه ای هنر در میان هنرجویان مراکز آموزشی شهر تهران در سال ۱۳۹۱

عنوان مقاله: آموزش همگانی هنر: مطالعه جامعهشناختی آموزش غیرحرفه ای هنر در میان هنرجویان مراکز آموزشی شهر تهران در سال ۱۳۹۱
شناسه ملی مقاله: JR_JSAL-5-1_001
منتشر شده در در سال 1392
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمدرضا مریدی - Assistance Professor, Tehran Art University, Iran.
مریم تقی زادگان - MA. student, Tourism Planning, University of Tehran, Iran.

خلاصه مقاله:
آموزش همگانی هنر، به عنوان بخشی از برنامه اوقات فراغت، به همت سازمانها و نهادهای فرهنگی دولتی و خصوصی اجرا میشود. یادگیری تفننی و فراغتی هنر نه تنها موجب افزایش مهارتهای هنری و آشنایی با سبکهای هنری میشود، بلکه با به اشتراک گذاشتن تجربههای هنری موجب افزایش مهارت در کار گروهی، افزایش مشارکت فرهنگی، و در نهایت افزایش اعتماد به نفس خواهد شد. بنابراین، پرداختن به آموزش همگانی هنر بخش مهمی از برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی است. در این مقاله، برای شناخت ابعاد مفهومی آموزش همگانی و غیرحرفه ای هنر، چهار نوع آموزش تخصصی، حرفهای، عمومی، و همگانی از یکدیگر تفکیک شده اند و بر ضرورت توسعه آموزش همگانی، نه تنها به عنوان یک برنامه فرهنگی، بلکه به عنوان زیرساختهای آموزش تخصصی و حرفهای هنر، تاکید شده است. هدف این مقاله، تحلیل جامعهشناسانه وضعیت آموزش همگانی هنر است تا به این پرسش ها پاسخ داده شود: پتانسیل اجتماعی توسعه آموزش هنر در میان چه قشرهایی از جامعه بیشتر است؟ گسترش آموزش هنر در میان کدام قشر اجتماعی به برنامهریزی بیشتر نیاز دارد؟ متعاقبا به این پرسش ها نیز در مطالعه میدانی پرداخته خواهد شد: هنرجویان کلاسهای آموزشی در مراکز فرهنگی شهر تهران چه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ای دارند؟ آموزش هنر را در چه حوزه فرهنگی، برای فراغت خود انتخاب کردهاند؟ چه نگرشی به گونههای مختلف هنری دارند و عوامل تاثیرگذار بر این نگرش کدام اند؟ پاسخ به این پرسشها، میتواند از یکسو متقاضیان آموزش غیرحرفه ای و حرفهای هنر را ارزیابی کند و از سوی دیگر زمینه را برای برنامهریزی فرهنگی در ارتقای کلاسهای آموزش فراغتی هنر فراهم سازد. برای پاسخ به پرسشهای تحقیق، با روش پیمایشی با ۲۰۰ نفر از هنرجویان کلاسهای آموزش نقاشی در مراکز آموزشی شهر تهران مصاحبه شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که هنرجویان مراکز آموزشی طیف وسیعی از اقشار مختلف جامعه و گروههای سنی مختلف با تحصیلات و سطح طبقاتی متفاوت اند؛ البته این دسترسی در طبقات پایین بسیار محدودتر و در طبقات متوسط و متوسط رو به بالا بیشتر است.

کلمات کلیدی:
Art Education, art education institutions, art student, Iranian painting, public education

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1611745/