امیرحسین عبدی - دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی قم ، دانشجوی دکترای حکمت هنرهای دینی ، تهران بزرگراه رسالت خیابان لاهیجانی

این مقاله به دنبال یافتن جایگاه حکمت هنر اسلامی پس از انقلاب اسلامی ایران بوده و از روش توصیفی –کتابخانهای استفاده کرده است. تحقیق حاضر، کاربردی بوده و مسئله حاضر با در مقام ثبوتی و اثباتی مورد بررسی قرارداده که در مقام ثبوتی از بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری بهره برده است. به لحاظ اثباتی پس از انقلاب اسلامی، هنرمندانمتعهد، به تطهیر هنر پرداخته و چهره سیاست مداران رژیم طاغوت را زدودند. هنر، برای نشان دادن خاصیت درونی انسانبه کار رفت و نگاه ماورایی را تقویت کرد. پس از انقلاب رشته های هنری پیشرفتی رو به بالا داشتند و همچنین هنر ازفرهنگ غنی ایرانی – اسلامی بهره مند شد. البته به دلیل رخ دادن جنگ تحمیلی هنر اسلامی با هنر انقلاب اسلامی خلطشد. این خلط باعث زمانمند شدن هنر در ایران شده که به دلیل سر و کار داشتن با عناصر تجربی و حوادث تاریخی، فانیو مقطعی شدن هنر را به دنبال داشت. در حالی که هنر اسلامی تجریدی، عرفانی، غیر عاطفی و زمان گریز بود. اما به لحاظاثباتی، ویژگیهایی دارد که باید هنرمندان بدان توجه داشته باشند. براساس بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی که تاکید برتمدن سازی دارد، هنر باید توسط مسلمان خلق شده و خالق هنر باید از شوائب نفسانی به دور باشد. اثر خلق شده جنبهلذت گرایانه یا پوج نداشته باشد و هنرمند باید دغدغه بازیابی هویت تاریخی و فرهنگی داشته باشد. هر چه این اثر نمادینو رمزی باشد بهتر است. اثر هنری باید از ظاهر عبور کرده و هنر فاسد حذف شود. باید تناسب هنر اسلامی با عرفان نادیدهگرفته شود. رعایت این ویژگی ها در آثار هنری پس از انقلاب اسلامی باعث جاودانگی هنر شده و این جاودانگی بستر تمدناسلامی قرار میگیرد که مورد تاکید بیانیه گام دوم قرار داشته است.

حکمت هنر، انقلاب اسلامی، بیانیه گام دوم، تمدن سازی