حامد صمدپور - دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی مسکن و بازآفرینی شهری دانشگاه پیام نور ارومیه
اسماعیل صفرعلی زاده - استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری،دانشگاه پیام نور تهران

با نگاهی به تاریخ برنامه ریزی شهری می توان شاهد تغییر در رویکرد برنامه ریزان شهری و ارتقاء برنامه ریزی شهری از نگاه صرف کالبدی به نگاه چند بعدی بود، که کلیه ابعاد اقتصادی ، اجتماعی ، روانی و غیره را در بر می گیرد. از طرف دیگر محله نیز به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی شهری در طول قرن بیستم برای غلبه بر مسائل و مشکلات شهری مطرح بوده و از دیدگاه های مختلف به آن توجه شده است . در این راستا یکی از رویکردهای مورد توجه ، توسعه دارایی مبنا است که به جای نگرش کلان و مقیاس های ذهنی به ابعاد مشخص فضا- زمان در مقیاس محلی می پردازد. در تحقیق حاضر با انتخاب محله ۶۰ طناب سعی شده است به نقش برنامه ریزی محله مبنا در محدوده مورد مطالعه پرداخته شود تا متناسب با ظرفیتهای محلی برنامه ریزی مناسبی صورت گیرد.این پژوهش از نوع نظری و کاربردی است و مدل کاربردی تحقیق ، مدل تحلیل استراتژیک swot و مدل برنامه ریزی Qspm می باشد. مجموع امتیازات داخلی سیستم ۲۶۴۶.۲ می باشد و نشان دهنده وضعیت متوسط سیستم در عوامل داخلی می باشدو مجموع امتیازات عوامل خارجی نیز ۷۵۳۴.۲ می باشد که نشان دهنده وضعیت متوسط سیستم در عوامل خارجی می باشد. براساس ارزیابی راهبردهای انتخاب شده با استفاده از ماتریس QSPM نیز گویه های »فرهنگ سازی بیشتر برای حفاظت از فضای سبز، افزایش اختلاط کاربری و عوامل محرک در محله و خوانایی محله باستفاده از ایجاد پیوستگی در بدنه ساختمان« سه مورد اول در مورد شاخص ها می باشد.

توسعه پایدار محلی ، رویکرد دارایی مبنا، محله ۶۰ طناب، ارومیه