CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

ناسازگاری روش شناختی و تئوریک با موضوع، در «روایت پژوهی داستان های عامیانه ایرانی»

عنوان مقاله: ناسازگاری روش شناختی و تئوریک با موضوع، در «روایت پژوهی داستان های عامیانه ایرانی»
شناسه ملی مقاله: JR_NAQD-2-1_007
منتشر شده در در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

سید علی قاسم زاده - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

خلاصه مقاله:
پژوهش در حوزه داستان­های عامیانه فارسی با تاسیس گرایش ادبیات عامه در دانشگاه­های کشور، روندی فزاینده پیدا کرده­است. در این میان، بهره­گیری از نظریه­های ادبی در بازخوانی و نقد و تحلیل آثار شفاهی یا مکتوب ادب عامه در ایران، از رویکردهای تازه و نوآورانه است. کتاب روایت پژوهی داستان­های عامیانه ایرانی نوشته مریم شریف­نسب را می­توان یکی از این پژوهش­های نوبنیاد به­شمار آورد که کوشیده با تلفیق رویکردهای روایت­شناختی ساختاری به­ویژه آرای نظری پراپ، چتمن، لینت­ولت و ژرار ژنت با روش­های سنتی نقد داستان، یعنی بررسی عناصر داستان، طرحی نو دراندازد. جستار حاضر با توجه به ضرورت نگاه منتقدانه به پژوهش­های دانشگاهی تلاش کرده است به شیوه نقد محتوایی، ناسازگاری و ناهمگونی نظریه و روش مورد پسند نویسنده را با موضوع کتاب مزبور بازگو کند. از نتایج تحقیق برمی­آید با وجود تلاش نویسنده برای بازخوانی قصه­های عامیانه فارسی از منظر نظریه­های روایت­شناسی ساختارگرا و ارائه ساختار روایی جامع از حکایات عامیانه فارسی، برجستگی خطاهای محتوایی و خطای نظری و روش­شناختی، دستاورد تحقیق را به چالش ­کشانده­است.

کلمات کلیدی:
ادبیات عامه, روایت شناسی ساختارگرا, نقد عملی, خطای تئوریک, مریم شریف نسب

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1614924/