اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد فراشناختی ولز بر باورهای فراشناختی و نشخوار فکری زنان خانه دار دارای اختلال وسواس جبری

هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد فراشناختی ولز بر باورهای فراشناختی و نشخوار فکری افراد دارای اختلال وسواس جبری بود. این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش زنان خانه دار دارای اختلال وسواس جبری شهرستان بروجرد در سال های ۹۷-۱۳۹۶ به تعداد ۱۲۹۷ نفر بودند. نمونه پژوهش ۳۰ نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش ۸ جلسه ۶۰ دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت درمان مبتنی بر رویکرد فراشناختی ولز قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های باورهای فراشناختی (ولز و کارترایت-هاتون، ۲۰۰۴) و نشخوار فکری (نولن-هوکسما و مارو، ۱۹۹۱) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر باورهای فراشناختی و نشخوار فکری تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان مبتنی بر رویکرد فراشناختی ولز باعث کاهش باورهای فراشناختی و نشخوار فکری در زنان خانه دار دارای اختلال وسواس جبری شد (۰۰۱/۰p <). با توجه به اثربخشی شیوه درمانی بر کاهش باورهای فراشناختی و نشخوار فکری زنان خانه دار، توصیه می گردد که درمانگران و روانشناسان بالینی از درمان مبتنی بر رویکرد فراشناختی ولز در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود باورهای فراشناختی و نشخوار فکری استفاده نمایند.

Keywords:

رویکرد فراشناختی ولز , باورهای فراشناختی , نشخوار فکری , زنان خانه دار , اختلال وسواس جبری