CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

فقر معرفت شناختی و روان شناختی در اندیشه پاولف و مکتب رفتار

عنوان مقاله: فقر معرفت شناختی و روان شناختی در اندیشه پاولف و مکتب رفتار
شناسه ملی مقاله: JR_AADAB-6-14_005
منتشر شده در در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

عزیزالله سالاری - استادیار دانشگاه صدا وسیما

خلاصه مقاله:
نظریه پاولف و مکتب رفتار، به­عنوان یکی از روش های آموزش به­ویژه در روان شناسی یادگیری و نیز یکی از شیوه ها و راه های پرورشی، مورد توجه و قابل­تامل است و می توان از رهاورد آن برای بخش هایی از تعلیم و تربیت، بهره های ارزشمندی گرفت. اگر این مشرب درمعرض نقادی ما قرار می گیرد، ازآن روست که افکار و افعال آدمی را تماما در قالب محرک ها، بازتاب ها، محیط و نیز فرآیند فیزیولوژیک انسان تحلیل و تعقیب می کنند. آنجاست که هم این روند و هم مبانی آن که همان فلسفه پوزیتیویسم و ماتریالیسم و نیز آموزه های داروینی و دکارتی است، مورد نقد و چالش قرار می گیرد. ما با این نظریه، به­منظور یک تکنیک علمی سر ناسازگاری نداریم،محل نزاع ما دیدگا ه های فلسفی،شناخت­شناسی و روان­شناختی و انسان است که صاحب نظران آنان، چنین نظریه ای را از دل آن استخراج کرده اند. همچنین با آن جهان بینی و معرفتی است که به دلایل ناصواب، به حذف روان شناسی و معنویت و نظام ارزش ها و باورهای قدسی آ دمیان پای می فشارند و به آن رنگ و بوی حیوانی می­دهند. فقر اصالت و استقلال در اندیشه و معرفت انسان، فقر خودشناسی، تفکر و هنر، مغایرت با حقایق عقلی، جبرگرایی محیطی و فیزیولوژیک، انکار پدیده های روانی و نیز ناباوری به کیان اخلاق و ارزش ها، نقدهایی است جدی بر مکتب شرطی.

کلمات کلیدی:
محرک شرطی, بازتاب شرطی, پاولف, رفتار, واتسون, فیزیولوژی, روان شناسی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1626263/