ابراهیم دلیری

با توجه به اهمیت نقشی که معلمان در تدریس و رفع دشواری تعلیمات اجتماعی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی کشوردارند ضرورت پیدا کرد مطالعه ای در زمینه بررسی نظرات آنها درباره مشکلاتی که فکر میکنند در آموزش و یادگیری این درس وجود دارد انجام پذیرد هدف اصلی تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال بود که آگاهیهای معلمان تا چه اندازه برپایه شناخت مبانی نظری در مورد مشکلات آموزشی و یادگیری دانش آموزان استوار است. کلیه آموزگاران مرد و زن کلاسهای پنجم مدارس ابتدایی نواحی چهارگانه اهواز (N=۷۳۱) جامعه آماری و افراد تحت تحقیق حاضر را تشکیل داد از این تعداد ۳۸۹ آموزگار مرد و ۳۴۲ آموزگار زن بودند. برای آزمون فرضیه های تحقیق پرسشنامه ای ساخته و اعتباریابی گردید پنج عامل پرسشنامه مقدماتی در تحلیل عوامل به چهار عامل در پرسشنامه نهایی کاهش یافت از این پرسشنامه برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده گردید. تحلیل عوامل نشان داد که نظرات آموزگاران در مورد مشکلات آموزشی و یادگیری تعلیمات اجتماعی دانش آموزان برمبنای نظری تحقیق و عوامل مستخرج از نتایج مطالعات استوار است بین نظرات آموزگاران مرد و زن در رعایت ساختار مفهومی دانش آموزان در آموزش تعلیمات اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. آموزگاران زن نظر مساعدتری نسبت به این عامل اظهار داشتند تا آموزگاران مرد ،ولی بین نظرات آموزگاران مرد و زن در مورد برقراری ارتباط بین آموزش حل مساله با مهارتهای تعلیمات اجتماعی دانش آموزان تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. بررسی نظرات آموزگاران نشان داد که باید در ارائه تکالیف درسی به منظور سهولت بخشیدن به پی ریزی ساختار دانش تعلیمات اجتماعی دانش آموزان تجدید نظر به عمل آید آموزگاران اعتقاد داشتند که تعداد صفحات کتاب تعلیمات اجتماعی زیاد نیست ولی مطالب و نکته هایی که باید به دانش آموزان آموخت زیاد است.

نظرات آموزگاران مشکلات آموزشی تعلیمات اجتماعی نقش آموزگاران شناخت مبانی نظری