CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل ادله جاودانگی روح بر پایه رساله فایدون افلاطون

عنوان مقاله: تحلیل ادله جاودانگی روح بر پایه رساله فایدون افلاطون
شناسه ملی مقاله: JR_KVSH-1-1_003
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:

میثم امانی - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز

خلاصه مقاله:
رساله فایدون از این جهت اهمیت دارد که سه استدلال معروف افلاطون بر جاودانگی روح را بیان می کند که به ترتیب « استدلال از طریق تضاد»، « استدلال از طریق تذکر» و « استدلال از طریق بساطت» نامیده شده است. در استدلال از طریق تضاد، یک اصل کلی بیان می شود که به موجب هر ضدی از ضد خویش پدید می آید.در استدلال از طریق تذکر بیان می شود که به موجب گزاره « تعلم، تذکر است»، انسان می باید برخوردار از روح دارای حیات قبل از تولد باشد تا بتواند به درک معقولات نائل آید. استدلال از طریق بساطت بیان می کند که علت فناپذیری اشیاء، ترکب است و چون روح ، بسیط است، فناپذیر نیست. در اشکال اول با بیان یک نظریه رقیب، نظریه ثنویت گرایی سقراطی به چالش کشیده می شود. بر اساس نظریه شبه پدیدارانگاری، روح ، کیفیت بدن محسوب می شود و آن را هماهنگی بدن دانسته اند. پاسخ های سقراط بیشتر بیان لوازم فاسده نظریه هماهنگی است؛ عدم تبعیت روح از بدن در همه موارد، عدم تفاوت ارواح نیک و بد، دو لازمه فاسد در این اشکال اند. در اشکال دوم بیان می شود که روح ممکن است مرگ ناپذیر باشد ولی ممکن نیست فناپذیر نباشد. سقراط در پاسخ خویش به نظریه « مثل» متوسل شده و روح را بهره مند از صورت حیات می شمارد که علی الفرض جاودانه است و صورت مرگ را نمی پذیرد. گفته اند در این پاسخ، بهره مندی همیشگی و جاودانه از صورت حیات، اثبات نشده است.

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1632330/