CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

همسویی طب و فلسفه و رد پای آن در علاجات داراشکوهی

عنوان مقاله: همسویی طب و فلسفه و رد پای آن در علاجات داراشکوهی
شناسه ملی مقاله: JR_DEHKH-15-55_007
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

مرجان محلوجیان - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
مهدی محقق - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

خلاصه مقاله:
طب و فلسفه، دو شاخه از علومی هستند که از آغاز تا کنون همراه بوده­اند؛ همراهی که تحت تاثیر طرز تفکر یا خط مشی تمدن­ های پیشین به شکل ابتدایی در هر دو علم آغاز شد و با گذر از افت ­ و­ خیزهای بسیار تا زمان حاضر ادامه یافت. این ویژگی، در طب ایرانی- اسلامی به دلیل تاثیر­پذیری از تمدن­ های متقدم، به ­خصوص یونان و یا شرایط سیاسی و اجتماعی که فیلسوفان و صاحب­ نظران علوم عقلی و طبی را به دلیل جبر آن دوران در برهه­ ای از زمان و مکان گرد هم آورد، پررنگ­ تر دیده­ می­ شد و حاصل آن میراثی بود که با حمله مغول، سیاست­ های دوران صفوی و تبعات آن، درخشش پیشین خود را از دست داد، اما بارقه­ های آن در آثار دانشمندان، طبیبان و صاحب­ نظران ایرانی - اسلامی مهاجر به هند روشن ماند. از جمله این آثار می ­توان از کتاب «علاجات داراشکوهی» اثر«نورالدین­ حکیم­ عین ­الملک ­شیرازی» نام برد که وامدار طب آمیخته با فلسفه قدما و ترکیبی از طب هندی قرن یازدهم است.پژوهش پیش­ رو که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ­ای تهیه و تدوین شده­ است، می­ کوشد ضمن ذکر وجوهاتی از همسویی طب و فلسفه، به بررسی سرفصل­ های فلسفی در کتاب طبی علاجات داراشکوهی بپردازد.

کلمات کلیدی:
طب, فلسفه, ارتباط طب و فلسفه, هند, علاجات داراشکوهی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1633256/