سمیه طالبیان - کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی، گروه علوم تربیتی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه یزد، یزد، ایران
احمد زندوانیان - استادیار گروه علوم تربیتی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه یزد، یزد، ایران
محسن شاکری - استادیار گروه علوم تربیتی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه یزد، یزد، ایران

هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه فرایند حذف کنکور سراسری ایران و ارائه یک مدل براساس نظریه داده بنیاد بود.روش پژوهش: رویکرد پژوهش که در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ انجام شد، کیفی با استفاده از روش داده بنیاد بود. ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. جامعه مورد مطالعه کلیه متخصصان تعلیم و تربیت و صاحب نظران آموزش عالی بودند. روش نمونه گیری هدفمند نظری بود و با معیار اشباع نظری با ۱۶ مصاحبه به پایان رسید. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شیوه کدگذاری باز و محوری و انتخابی انجام و به منظور بررسی اعتبار و پایایی از روش لینکلن و گوبا استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقوله محوری ضرروت و پیچیدگی حذف کنکور است و سایر مقوله ها در پنج مقوله شرایط علی (۲ مقوله)، شرایط مداخله گر محیطی (۲ مقوله)، ویژگی های زمینه ای (۳ مقوله)، راهبردها (۲ مقوله) و پیامدها (۲ مقوله) دسته بندی شدند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اذعان داشت که در رابطه با مساله حذف کنکور از طرفی مسائلی چون رقابت های ناسالم و مسائل روانی و جابه جا شدن اهداف آموزشی موجب ایجاد احساس ضرورت حذف شده و از دیگر سو مسائلی همچون تقاضای بالا برای ورود به آموزش عالی فرایند حذف را با پیچیدگی روبه رو کرده است.

کنکور, آزمون سراسری, سنجش و پذیرش دانشجو, آموزش عالی, فرایند حذف کنکور, نظریه داده بنیاد