سریه صادقی بناب - کارشناسی تربیت مربی امور تربیتی دانشگاه فرهنگیان تبریز
صالح طالبی آرباطان - کارشناسی فقه و مبانی حقوق دانشگاه پیام نور هریس
رحیمه بابایی آرباطان - کارشناسی مشاوره و راهنمایی دانشگاه فرهنگیان الزهرا تبریز
سجاد معصومی پارام - کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه پیام نور اهر

دوران دانش آموزی دوره ای است که توانایی های فکری، جسمی، اجتماعی، عاطفی و همه توانمندی ها بسیار بالاست، اما متاسفانه اغلب به دلایل مختلف نمی توانند از حداکثر ظرفیت خود استفاده کنند. آنها با بسیاری از مسائل نوظهور مانند گرم شدن کره زمین، قحطی، فقر، خودکشی، انفجار جمعیت و همچنین مسائل دیگری مانند اعتیاد به الکل، سوء مصرف مواد مخدر، سوء استفاده جنسی، سیگار کشیدن، بزهکاری نوجوانان، اعمال ضد اجتماعی و غیره مواجه هستند که تاثیر نامطلوبی بر روی آنها دارد. رقابت سرسام آور، بیکاری، نبود امنیت شغلی و... از دغدغه های اصلی تحصیل کرده ها و در نتیجه گرفتار شدن در مسابقه جنون آمیز است. این چالش جدید مستلزم پاسخ های فوری و موثر از سوی یک سیستم آموزشی مسئولیت پذیر اجتماعی است. "آموزش" مهم است، اما آموزش برای حمایت و داشتن زندگی بهتر مهمتر است. احساس می شود که آموزش مهارت های زندگی، شکاف بین عملکرد پایه و قابلیت ها را پر می کند. توانایی فرد را در برآوردن نیازها و خواسته های جامعه کنونی تقویت می کند و در برخورد با مسائل فوق به گونه ای کمک می کند تا رفتار عملی مطلوبی داشته باشد. آموزش مهارت های زندگی از طریق تلقین آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان کمک می کند تا بر چنین مشکلاتی در زندگی غلبه کنند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ضرورت یادگیری مهارت های زندگی برای دانش آموزان به تبیین مولفه های مهارت های زندگی، لزوم آموزش مهارت های زندگی در مراحل ابتدایی آموزش می پردازد.

چالش های زندگی، مدیریت مهارت ،آموزش،مهارت های زندگی،دانش آموزان ابتدایی