پرستو ناصری - دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی دانشگاه پیام نور و دبیر علوم اجتماعی
علی یوسفی - دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی دانشگاه پیام نور و دبیر علوم اجتماعی
زهرا غیاثی - دبیر علوم اجتماعی

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تفکر انتقادی بر یادگیری، تعیین وضعیت یادگیری و تفکر انتقادی دانش آموزان می باشد.روش این پژوهش پارادایمی کمی از نوع پیمایشی- همبستگی و نوع کاربردی می باشد. جمعیت آماری تحقیق حاضر را کلیه دانش آموزان درشهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۹۹ تشکیل میدهند که این جمعیت بر اساس سرشماری سال ۹۹-۹۸ ،۴۲۱۴۲۰ نفر معرفی شده اند. از این جمعیت آماری بر اساس فرمول کوکراین ۳۸۳,۸۱ نفر به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شده اند که به علت محدودیت مالی محققان تنها ۲۵۰ نفر از آنها مورد بررسی قرار خواهند گرفت. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت می باشد که در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد فاشیون((۱۹۹۰-۱۹۸۹ مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا و پرسشنامه ی سبک یادگیری کلب استفاده شده است.پرسشنامه فاشیون دارای ۳۴گویه است و پایایی آن ۰/۶۲ ونتیجه تحلیل عاملی در تعیین اعتبار سازه آزمون حاکی از آن بود که آزمون از پنج عامل تحلیل، استنباط، ارزشیابی، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی تشکیل شده است که همه پنج عامل، با نمره کل آزمون همبستگی مثبت و بالایی داشته است. شیوه نمونه گیری در این پژوهش تصادفی ازنوع خوشه ای میباشد.همه پاسخ گویان به پرسش نامه های توزیع شده دختران مجرد در مقاطع متوسطه اول و دوم بودند که ۶۷درصد آنها دانش آموزان مقطع متوسطه دوم و ۳۳ درصد آنها را دانش آموزان متوسطه اول تشکیل می دادند. بیشترین سطح یادگیری مربوط به گزینه ی متوسط با ۴۰/۲ درصد و کمترین آن گزینه ی خیلی بالا با ۳/۸ درصدبود.بیشترین سطح تفکر انتقادی مربوط به گزینه ی متوسط با ۴ / ۵۹ درصد و کمترین آن گزینه ی خیلی بالا با۳ درصد بود.

تفکر انتقادی ،یادگیری،دانش آموزان