مهسا اسلامی - دانشجوی کارشناسی ارشد، رشته روانشناسی شخصیت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
رضا قربان جهرمی - استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
رضا عمانی سامانی - استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران

اگرچه ناباروری خود به عنوان یک معضل اجتماعی قابل توجه است ، اما تبعات جسمانی و روانی ناشی از آن نیز ضرورت توجه بیشتر به این قشر از جامعه را گوشزد می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی همجوشی شناختی در رابطه بین نشخوار فکری و افسردگی در زنان نابارور انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل ۳۰۰ نفر از زنان نابارور مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان در تابستان ۱۳۹۷ بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی ، پرسشنامه سلامت بیمار (PHQ-۹)، پرسشنامه همجوشی شناختی (CFQ) و مقیاس نشخوار فکری (RRS-۱۰) استفاده شد. به منظور تحلیل دادهها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که اثرات مثبت و معنی داری بین نشخوار فکری و همجوشی شناختی (۰۰۱/۰P< و ۶۱۱/۰(β=، همجوشی شناختی و افسردگی (۰۰۱/۰P< و ۴۰۵/۰(β = و نشخواری فکری و افسردگی (۰۰۱/۰P< و ۲۸۹/۰(β = وجود دارد. بعلاوه اثر غیرمستقیم نشخواری فکری بر افسردگی (۰۰۱/۰P< و ۲۴۷/۰(β = معنادار بود که بیانگر اهمیت نقش میانجی همجوشی شناختی است . به طور کلی با توجه به یافته های این پژوهش استنباط می شود که یکی از عوامل تاثیرگذار بر افسردگی زنان نابارور می تواند نشخوار فکری و همین طور همجوشی شناختی باشد؛ بنابراین در برنامه های درمانی باید توجه خاصی به آموزش هجوشی شناختی بین فردی صورت گیرد. همچنین حضور روانشناسان و روانپزشکان در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد، تا با استفاده از تخصص خود به شناسایی عوامل خطرزا و آموزش راهکارهای صحیح مواجهه با احساس بی کفایتی و افسردگی بپردازند.

ناباروری ، افسردگی ، نشخوار فکری ، همجوشی شناختی .