رضا عبدلی - معلم
داود تقوی - معلم
طاهر خوشدل فرد - معلم
قادر امیرمیاندرق - معلم

هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت مدیریت زمان بر کاهش مشکل اهمال کاری مدارس متوسطه دوره اول شهرستان هوراند بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان متوسطه اول شهرستان در سال تحصیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ ، مشغول به تحصیل بودند (N=۵۵۶) تشکیل می دهند. نمونه مورد بررسی ۴۰ نفر از دانش آموزان دارای مشکل اهمال کاری بودند که از طریق پرسشنامه اهمال کاری تاکمن انتخاب گردید. نمونه ها ۱۰ جلسه (هر جلسه یک ساعت) مورد آموزش مهارت های مدیریت زمان قرار گرفتند (هر هفته یک جلسه). داده ها با استفاده از آزمون آنووا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آموزش مهارت های مدیریت زمان، اهمال کاری را در دانش آموزان کاهش می دهد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اغلب دانش آموزان در طول سال تحصیلی برنامه مدونی در مدیریت زمان برای مطالعه خود ندارند و این باعث پسرفت و شکست در عملکرد تحصیلی شده و منجر به کاهش در احساس خودکارآمدی و گرایش دانش آموزان به طرف اهمال کاری شود. بنابراین لازم است آموزش مدیریت زمان با تاکید بیشتری انجام گیرد تا باعث نهادینه شدن مدیریت زمان در آنها شود.

مدیریت زمان، اهمال کار ، دانش آموزان