زهرا یزدان زاد - مهندس معمار /کارشناس ارشد معماری داخلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس

پیشرفت جوامع امروزی، در زمینه صنعت و تکنولوژی دیدگاه انسان را در مورد فضای اطراف خود بسیار وسیع تر کرده است. پر رنگ شدن تعامل انسان ها با محیط خود و به دنبال آن گرایش و وابستگی به محیط اطراف خود و در نتیجه ایجاد حس نزدیکی، تعاملی شفاف تر با محیط را به دنبال داشته است، که در زمینه معماری و طراحی داخلی فضاهای اطرافمان این امر نیز خود را نشان می دهد. گسترش دانش در میان اقشار مختلف جامعه با تحصیلات متفاوت منجر به ایجاد رابطه ای تنگاتنگ انسان یا محیط اطراف خود شده است که این ایجاد رابطه به واسطه المان های تشکیل دهنده فضای داخلی خود را نشان می دهد. در این میان مبلمان نیز که یکی از عناصر مهم در تشکیل و تعریف فضای داخلی است و خود را در کاربری های متفاوت با چهره های متفاوت نشان می دهد که این عنصر مهم برای آنکه رابطه خود را با انسان به نحو احسن حفظ کند و تمایلات تنوع طلب انسانی را پاسخ دهد رو به سوی منعطف شدن خواهد رفت. در این پایان نامه سعی شده است با تغییر در شرایط ساختاری معماری و معماری داخلی واحدهای مسکونی با رویکرد انعطاف پذیری به واحدهای مسکونی نگاه شود. به طوری که در این واحدهای مسکونی با تحلیل فضا مبلمان فضای داخلی با کمک المان های داخلی معماری مانند تیغه های فضایی را در شرایط مختلف زیست انسان خلق کنند تا از نظر تعامل و درک انسانی پاسخ گو نیاز انسان گردد که خود فرد ساکن ترغیب شود، که جهت رفع نیاز کاربری خود با کمترین حرکت به بالاترین تعامل میان نیاز خود و عوامل تشکیل دهنده محیطی مانند مبلمان شود تا با این سبک طراحی کیفیت فضایی و به واسطه آن کیفیت زندگی فرد افزایش یابد تا به واسطه طراحی مبلمان انعطاف پذیر دنیای جدیدی نیز در زمینه طراحی و ساخت مبلمان های مسکونی به روی طراحان باز شود.

مسکن، مبلمان، انعطاف پذیری، روانشناسی محیط ، معماری داخلی