CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تفرد در سعدی

عنوان مقاله: تفرد در سعدی
شناسه ملی مقاله: JR_DEHKH-15-56_003
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

امیر نیک سرشت - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
قدمعلی سرامی - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
مهری تلخابی - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
تورج عقدایی - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.

خلاصه مقاله:
از مهم ­ترین بخش­ های قابل توجه در حوزه روان­شناسی ادبی، بخشی است که در آن به تحلیل فرآیندهای روانی ذهن پرداخته می­ شود. در این بخش که از آن با عنوان «روان­شناسی تحلیلی» یاد می­ شود، بنیانگذار سوئیسی آن یعنی کارل گوستاو یونگ، ذهن را از حیطه­ بندی روان­شناسان پیش از خود از جمله استادش، فروید، فراتر برد و بخشی به عنوان «ناخودآگاه جمعی» را به آن تحلیل­ ها افزود. او معتقد بود که انسان از حدود فردی خود می­ گذرد و به جهان «ناخودآگاه جمعی» گام می­ گذارد. آنچه که یونگ را از دیگر هم­ترازانش در ارائه بحث «ناخودآگاه جمعی» جداکرد، توجه به «صورت ازلی» یا «کهن ­الگو» بود. یعنی چیزی که یونگ معتقد بود باعث شکل­ دادن به شخصیت و رفتار ما و همچنین عامل تفاوت ما بواسطه این شکل­ گیری شخصیت و رفتارمان از دیگران می­ شود. سعدی نیز چون دیگر آدمیان تحت تاثیر این کهن ­الگوها بوده و با استناد به برخی منابع و مطالعات کتابخانه ­ای می­ توان ادعا داشت که او نیز متاثر از این کهن­ الگوها، البته به شکلی ناخودآگاه دست به آفرینش­ های ادبی و خلق حکایات پرمغز ادبی می­زده است. از مهم­ ترین کهن­ الگوهای تاثیرگذار روی سعدی، کهن ­الگوی «سایه» بوده است، ولی آنچه که سعدی را از دیگران متمایز می­ کند، رندانگی او در کتمان و پنهان­ کردن تاثیر این کهن­ الگو بر روی رفتار و شخصیت اوست.

کلمات کلیدی:
روان شناسی تحلیلی, سایه, سعدی, کهن الگو, ناخودآگاه جمعی, یونگ

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1662269/